گامی
license
98
1667
100
معنی کلمه گامی
معنی واژه گامی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | step, pitch, stride, pace, scale, footstep, gait, tempo, going, gamut, footpace, a step | ||
عربی | خطوة، مرحلة، إجراء، درج، ترقية، موطئ، عتبة الباب، تقدم، خطا، مشى، بادر | ||
مرتبط | مرحله، گام، قدم، پله، رکاب، رفتار، قیر، استقرار، اوج، پرتاب، دانگ صدا، سرعت، تندی، شیوه، مقیاس، اندازه، ترازو، معیار، پوسته، جای پا، رد پا، گام برداری، جاپا، یورتمه روی، قدم رورفتن، مشی، میزان سرعت، وقت، رفتن، جریان، وضع زمین، وضع جاده، زمین جاده، وسعت، حیطه، هنگام، حدود، طرز راه رفتن | ||
واژه | گامی | ||
معادل ابجد | 71 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی گامی | ||
پخش صوت |
انگليسي - 1 چسبناک - 2 بي دندان
step, pitch, stride, pace, scale, footstep, gait, tempo, going, gamut, footpace, a step
خطوة، مرحلة، إجراء، درج، ترقية، موطئ، عتبة الباب، تقدم، خطا، مشى، بادر
مرحله، گام، قدم، پله، رکاب، رفتار، قیر، استقرار، اوج، پرتاب، دانگ صدا، سرعت، تندی، شیوه، مقیاس، اندازه، ترازو، معیار، پوسته، جای پا، رد پا، گام برداری، جاپا، یورتمه روی، قدم رورفتن، مشی، میزان سرعت، وقت، رفتن، جریان، وضع زمین، وضع جاده، زمین جاده، وسعت، حیطه، هنگام، حدود، طرز راه رفتن