گردن افراشتن
licenseمعنی کلمه گردن افراشتن
معنی واژه گردن افراشتن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | neck | ||
عربی | العنق، عنق، رقبة، عنق الزجاجة، جيد، رقبة الحصان، عنق الشىء، عانق، خنق | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) عبارت "گردن افراشتن" به معنای سر بلند کردن یا با افتخار ایستادن است. این عبارت میتواند در متنهای ادبی، رسمی یا محاورهای به کار رود. در زیر به قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این عبارت میپردازیم:
در کل، "گردن افراشتن" یک عبارت زیبا و پرمعناست که در بسیاری از متون و موقعیتها میتواند به کار برود. | ||
واژه | گردن افراشتن | ||
معادل ابجد | 1306 | ||
تعداد حروف | 11 | ||
نوع | مصدر | ||
مختصات | ( ~ . اَ تَ) (مص ل .) | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی گردن افراشتن | ||
پخش صوت |
- 1 خود نمايي کردن تکبر عبارت "گردن افراشتن" به معنای سر بلند کردن یا با افتخار ایستادن است. این عبارت میتواند در متنهای ادبی، رسمی یا محاورهای به کار رود. در زیر به قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این عبارت میپردازیم: صرف فعل: در متون ادبی و رسمی، ممکن است بخواهید این عبارت را در قالبهای مختلف صرف کنید. به عنوان مثال: استفاده از قید: میتوان این عبارت را با قیدهای دیگری همراه کرد تا حالت یا احساس خاصی را منتقل کند: جایگاه کلمات: این عبارت معمولاً به عنوان فعل در جمله استفاده میشود. برای مثال: توجه به معنی: این عبارت در متون ادبی و شاعرانه میتواند بار معنایی خاصی داشته باشد. در استفاده از آن، به زمینه و حس و حال جمله توجه کنید. در کل، "گردن افراشتن" یک عبارت زیبا و پرمعناست که در بسیاری از متون و موقعیتها میتواند به کار برود.
ورزيدن . - 2 سربلند بودن مفتخر بودن .
- 3 از خود قدرت نشان دادن مقاومت کردن
- 4 گردنکشي کردن عصيان ورزيدن .
- 5 برابري کردن مقابله کردن .
neck
العنق، عنق، رقبة، عنق الزجاجة، جيد، رقبة الحصان، عنق الشىء، عانق، خنق