گردو

معنی کلمه گردو

معنی واژه گردو

معنی‎ - 1 درختي است از رده ء
دولپه ييهايبي گلبرگ که تيره ء خاصي را
بنام تيره ء گردو بوجود مياورد . موطن
اصلي گردو ايران و آسياي صغير و هندوستان
است و از اين نقاط بجاهاي ديگر برده شده .
برگهاي درخت گردو متناوب و مرکب
(متشکل از ‎ 7 يا ‎ 9 برگچه) و کم دندانه
است . گردو درختي است يک پايه ولي گلهاي
نرو ماده ء آن از هم جدايند . گل آذينش
سنبله يي است . ميوه ء گردو که مغزش
خوراکي است شفت ميباشد ولي ميان برش
خوراکي نيست و در رنگرزي و داروسازي
مورد استعمال دارد . برگ درخت گردو داراي
بويي مخصوص و طعم آن بسيار تلخ و قابض است
از مغز هسته ء گردو روغن زرد رنگ خوراکيي
ميگيرند که چون جزو روغنهاي خشک شوند است
در نقاشي مورد استعمال دارد و بعلاوه در
صابون سازي و تهيه ء ورني نيز بکار
ميرود . چوب گردو بسيار مرغوب و محکم و
قيمتي است و رد منبت کاري و ساختن اثاثه ء
گرانبها بکار ميرود جوز گوز
چارمغز گردکان آقوز .
‎ - 2 ميوه ء درخت گردو که بر حسب آنکه
پوست چوبي روي دانه که عبارت از درون بر
ميوه ء گردو است کلفت يا نازک باشد
بدو نام : گردوي پوست کلفت و گردوي
کاغذي مشهور است . يا گردوي کلا .
ميوه ء درخت کلا را گويند که در داخل
هسته اش دو مغز موجود است و خوراکي است .
مترادفجوز، گردكان
انگلیسیwalnut
عربیخشب الجوز، جوز، جوز عين الجمل، جوزي الشكل
ترکیceviz
فرانسویnoyer
آلمانیnussbaum
اسپانیاییnuez
ایتالیاییnoce
مرتبطچوب گردو، درخت گردو، رنگ گردویی، گردکان