جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×
مجله موفقیت عرشیانی ها رو بخون و نظربده تا تو هم برنده بشی لینک ثبت نام


0
0
265
اطلاعات بیشتر واژه
واژه گشاده
معادل ابجد 330
تعداد حروف 5
تلفظ gošāde
نوع اسم
نقش دستوری صفت
ترکیب (صفت)
مختصات (گُ دِ) (ص مف .)
آواشناسی goSAde
الگوی تکیه WWS
شمارگان هجا 3
منبع فرهنگ فارسی هوشیار
نمایش تصویر گشاده
پخش صوت

‎ - 1 مفتوح باز شده مقابل
بسته مسدود : بعضي از جانوران که پرک
چشم ندارند چشمهاي ايشان هميشه گشاده بود.
‎ - 2 رها شده : بر آخورش استوار ببند
چنانکه گشاده نتواند شد .
‎ - 3 جاري کرده روان ساخته .
‎ - 4 تصرف کرده فتح کرده . ‎ - 5 شاد کرده .
‎ - 6 جدا کرده منفصل :
دو دست بر خاک زند انگشتها از يکديگر
گشاده و باطن انگشتها ء چپ بر پشت
انگشتان راست . ‎ - 7 حل کرده .
‎ - 8 روان کرده (شکم و مانند آن) .
‎ - 9 زايل کرده رفع کرده .
‎ - 10 بهم زده . ‎ - 11 آشکار کرده .
‎ - 12 راست شده درست شده .
‎ - 13 حاصل شده نتيجه داده .
‎ - 14 قطع رابطه کرده .
‎ - 15 منجلي پس از کسوف و خسوف .
1- رحب، فراخ، گشاد، مبسوط، منبسط، وسيع 2- باز، مفتوح
بسته
patent, patulous, open
براءة الإختراع، امتياز، شهادة براءة، مسجل، ظاهر، جلي، برائي، مصون ببراعة، واضح، منح براءة، سجل إختراع، منح شهادة براءة، أجاز، براءة اختراع
gevşetmek
lâche
lose
perder
sciolto
امتیازی، اشکار، دارای حق امتیاز، ظاهر، ازاد، گشوده، پهن


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری


کپی