جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

ga(e)lu
throat  |

گلو

معنی: مجراي غذا و دم در درون گردن را گويند
390 | 0
مترادف: حلقوم، حلق، حنجره، خرخره، خشكناي، گل، ناي
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [پهلوی: garūk] (زیست‌شناسی)
مختصات: (فنی )
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: galu
منبع: فرهنگ فارسی هوشیار
معادل ابجد: 56
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
throat | pharynx , throttle , gullet , fauces , gorge , lane
ترکی
boğaz
فرانسوی
gorge
آلمانی
kehle
اسپانیایی
garganta
ایتالیایی
gola
عربی
حنجرة | حلق , حلقوم , مجاز ضيق , غمغم , حُلقُوم
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "گلو" در زبان فارسی به معنای بخشی از بدن است که هوا را به ریه‌ها و غذا را به معده منتقل می‌کند. در زیر چند نکته درباره قواعد نگارشی و استفاده از این کلمه آورده شده است:

  1. نوشتن و تلفظ: کلمه "گلو" به‌صورت "گُلُو" تلفظ می‌شود و با "گ" و "ل" و "و" نوشته می‌شود.

  2. جمع بستن: جمع این کلمه به‌صورت "گلوها" یا "گلوهای" (با حرف "ی" برای ندا) است. به‌طور مثال: "گلوهای انسان" یا "گلوها".

  3. استفاده در جملات:

    • می‌توانید از کلمه "گلو" در جملات زیر استفاده کنید:
      • "گلو یکی از اعضای مهم بدن است."
      • "مراقب باشید که چیزی به گلویتان نرود."
  4. قواعد نگارشی:

    • هنگام نوشتن جملات، باید به مکان قرارگیری کلمه "گلو" در جمله توجه کنید و ساختار جملات را به‌طور صحیح رعایت کنید.
    • برای نشان دادن مالکیت می‌توان از "گلو" استفاده کرد به‌گونه‌ای که مثلاً "گلو او" یا "گلو من".
  5. استفاده استعاری: در برخی از متون ادبی، "گلو" ممکن است به‌طور استعاری به‌کار رود، مثلاً برای توصیف احساسات یا حالاتی مانند غم و درد.

به‌طور کلی، رعایت این نکات می‌تواند به شما کمک کند تا کلمه "گلو" را به‌درستی و با دقت در متن‌های مختلف به‌کار ببرید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. صدای زنگ ساعت در گلویم مثل موسیقی زندگی می‌پیچید.
  2. وقتی سرما خوردم، احساس می‌کردم گلویم مثل آتش می‌سوزد.
  3. او با صدای نرمش، گلویم را شاد کرد و تمام نگرانی‌هایم را از بین برد.

واژگان مرتبط: دهانه، دهان، نای، صدا، گلوگاه، دریچه کنترل بخار یا بنزین، مری، مجرا، کانال، اب گذر، پر خوری، دره تنگ، گدار، کوچه، راه باریک، خط سیر هوایی، راه دریایی

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری