لاس زدن
license
98
1667
100
معنی کلمه لاس زدن
معنی واژه لاس زدن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | flirt, gallivant, mash, philander, pickeer | ||
عربی | المغازل، العابث، ضربة سريعة، حركة سريعة، غازل، أسرف، تدلل، قذف بقوة، يعاكس | ||
مرتبط | عشقبازی کردن، اینسو و انسو جهیدن، طنازی کردن، ولگردی کردن، خمیر کردن، خرد کردن، زن بازی کردن، دنبال زن افتادن، زن دوست بودن، زد و خورد کردن، جاسوسی کردن | ||
واژه | لاس زدن | ||
معادل ابجد | 152 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
نوع | مصدر | ||
مختصات | (زَ دَ) (مص ل .) | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی لاس زدن | ||
پخش صوت |
دست بچهره و اعضاي بدن زني
کشيدن ملاعبه لاسيدن .
ملامسه کردن و ملاعبه کردن
flirt, gallivant, mash, philander, pickeer
المغازل، العابث، ضربة سريعة، حركة سريعة، غازل، أسرف، تدلل، قذف بقوة، يعاكس
عشقبازی کردن، اینسو و انسو جهیدن، طنازی کردن، ولگردی کردن، خمیر کردن، خرد کردن، زن بازی کردن، دنبال زن افتادن، زن دوست بودن، زد و خورد کردن، جاسوسی کردن