جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

lāqar
lean  |

لاغر

معنی: باريک اندام مقابل فربه
چاق : بود کوبجاه از تو کمتر شود
هم از رشک مهر تو لاغر شود .
(شا. لغ.)
نزار، باريک اندام
337 | 0
مترادف: باريك، ضعيف، غث، كم جثه، منهوك، نازك، نحيف، نزار
متضاد: چاق، سمين، فربه
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (صفت) [مقابلِ فربه]
مختصات: (غَ) (ص .)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: صفت
آواشناسی: lAqar
منبع: فرهنگ فارسی هوشیار
معادل ابجد: 1231
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
lean | skinny , thin , slim , emaciated , gaunt , meager , slight , weak , angular , atrophic , delicate , exiguous , gracile , harsh , lenten , scraggy , scrannel , slimpsy , slimsy , slink , spare , twiggy , unmelodious , wizen , meagre , slab-sided
ترکی
ince
فرانسوی
mince
آلمانی
dünn
اسپانیایی
delgado
ایتالیایی
magro
عربی
ميل | اتكأ , تحدر , لحم هبر , نحيل , ضعيف , هزيل , ضامر , أعجف , صعب , غث , استند , اعتمد , حنى , مال , ضغط , نحيف
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "لاغر" در زبان فارسی به معنای کم‌وزن و ظریف است و به صورت صفت به کار می‌رود. در اینجا به برخی از قواعد نگارشی و نحوه‌ی استفاده از این کلمه اشاره می‌کنیم:

  1. جنس و عدد:

    • "لاغر" به عنوان یک صفت، می‌تواند به صورت مفرد و جمع استفاده شود.
    • برای مفرد مؤنث، معمولاً از "لاغر" استفاده می‌شود، اما در زبان محاوره ممکن است "لاغر" به "لاغره" تغییر یابد.
  2. ترکیب‌ها:

    • "لاغر" می‌تواند با دیگر کلمات ترکیب شود. مثلاً:
      • "مرد لاغر"
      • "زن لاغر"
      • "بچه‌های لاغر"
  3. مفاهیم توصیفی:

    • این کلمه ممکن است بار معنایی خاصی داشته باشد. به عنوان مثال، در برخی موارد ممکن است به صورت مثبت (نظیر سلامتی) یا منفی (نظیر عدم سلامتی) درک شود.
  4. قید:

    • می‌توان از قیدهایی برای توصیف وضعیت یا درجه لاغری استفاده کرد. مثلاً: "بسیار لاغر" یا "کمی لاغر."
  5. ضد و نقیض:

    • ضد این کلمه "چاق" است و توجه به این نکته می‌تواند به درک بهتر آن کمک کند.
  6. جملات نمونه:
    • "او یک مرد لاغر است."
    • "بچه‌ام کمی لاغر شده است."
    • "همیشه نمی‌توان گفت که لاغری به معنای سلامتی است."

با رعایت این نکات، می‌توانید به درستی و به شکل مؤثری از کلمه "لاغر" در جملات خود استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. او به خاطر رژیم غذایی سالم و ورزش منظم، روز به روز لاغرتر می‌شود.
  2. باوجود اینکه خیلی لاغر بود، اما همیشه انرژی زیادی داشت و به فعالیت‌های ورزشی می‌پرداخت.
  3. پزشک به او توصیه کرد که برای حفظ سلامتی‌اش، وزن خود را به یک سطح مناسب برساند و لاغر نشود.

واژگان مرتبط: ضعیف، اندک، کم سود، نحیف، بی حاصل، پوست واستخوان، پوستی، نازک، باریک، رقیق، سبک، تنک، باریک اندام، خوش اندام، بد قیافه، بی ثمر، زننده، ناچیز، لات، بی برکت، جزئی، خفیف، کم، ناتوان، سست، کم دوام، کم زور، زاویهای، گوشه دار، گوشهای، مربوط به کم شدن قوهء نامیه، ظریف، حساس، لطیف، نازک بین، خرد، کوچک، خشن، تند، ناگوار، ناملایم، وابسته به چله، بی گوشت، حزن اور، دارای دندانههای غیر منظم، خشن وضعیف، زود شکن و بدساخت، سقط شده، یدکی، عوضی، کم حرف، شاخه دار، ترکه مانند، خشکیده، چروک، پژمردهیا پلاسیده، پهن پهلو، بلند و لاغر، دارای دندههای باریک و نمایان

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری