لحمی
licenseمعنی کلمه لحمی
معنی واژه لحمی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | moment | ||
عربی | عزم، برهة، أهمية، وقت قصير، عزم القوة، لحظة، لحظة نفسية | ||
واژه | لحمی | ||
معادل ابجد | 88 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی لحمی | ||
پخش صوت |
گوشتي گوشتين لمتر
(صفت) -1 منسوب به لحم گوشتي
گوشتين . يا استسقاي لحمي .
آماسي است که پلکها و اطراف خصيتين
و صورت و تن سفيد و املس گردد .
-2 نوعي ياقوت و آن از لحاظ جودت
دون ارجواني است . يا فتق لحمي .
توموري است که در نسج بيضه پديدآيد .
توضيح در منتهي الارب در شرح
فتق چنين آمده : بيماريي است
که در پوست خايه پيدا گردد بانحلال
پرده و کوفتگي و شکافتگي در آن و
در آمدن جسم غريب که پيش از شکاف
محصور بود دروي و در دنباله ء
آن افزوده شده : اين جسم اگر پيه
است فتق ثربي گويند و اگر امعا ء است
معوي و اگر ريح ريحي و اگر آب مائي
واگر ماد ء غليظ لحمي با توجه
بانکه منظور از ماده ء غليظ ميتواند
خود نسج بيضه باشد بنابر اين منظور تومور
نسج بيضه است .
moment
عزم، برهة، أهمية، وقت قصير، عزم القوة، لحظة، لحظة نفسية