لطیف
licenseمعنی کلمه لطیف
معنی واژه لطیف
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- ظريف، نازك 2- ترد، شكننده 3- زيبا، گل اندام، گل پيكر، نازك اندام، نازك بدن، نازك تن 4- شيرين، نغز 5- ريز، ريزه، سبك | ||
متضاد | زمخت، ضخيم، كلفت | ||
انگلیسی | subtle, delicate, soft, fine, tender, gentle, fair, refined, elegant, tenuous, volatile, benignant, fragile, benign, gossamer, incomparable, precious, rare, sweet | ||
عربی | رقيق، بارع، حاذق، بالغ الرقة، متقن، ماهر، ماكر، حاد الذهن، دقيق | ||
مرتبط | دقیق، زیرک، محیل، تیز و نافذ، ظریف، حساس، لاغر، نازک بین، باریک، نرم، ملایم، شیرین، نازک، خوب، ریز، عالی، مهربان، نجیب، ارام، منصفانه، منصف، زیبا، نسبتا خوب، بیطرفانه، پالوده، مهذب، برازنده، شیک و مد، موزون، بدون نقطه اتکاء، فرار، سبک، بخارشدنی، خوش خیم، خیر، شکننده، ضعیف، شکستنی، بی خطر، غیر قابل مقایسه، بی نظیر، غیر قابل قیاس، بی همتا، بی مانند، گرانبها، قیمتی، نفیس، پر ارزش، عزیز، نادر، کمیاب، کم، نایاب، خام | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "لطیف" در زبان فارسی به معنی نرم، خوشایند، زیبا و دلنشین است. در نگارش و استفاده از این کلمه، باید به نکات زیر توجه کنید:
با رعایت این نکات میتوانید از کلمه "لطیف" به صورت صحیح و موثر در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید. | ||
واژه | لطیف | ||
معادل ابجد | 129 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | latif | ||
ترکیب | (صفت) [عربی] | ||
مختصات | (لَ) [ ع . ] (ص .) | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی لطیف | ||
پخش صوت |
باريک، نازک، نيکو، ريزه کلمه "لطیف" در زبان فارسی به معنی نرم، خوشایند، زیبا و دلنشین است. در نگارش و استفاده از این کلمه، باید به نکات زیر توجه کنید: با رعایت این نکات میتوانید از کلمه "لطیف" به صورت صحیح و موثر در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید.
1- ظريف، نازك
2- ترد، شكننده
3- زيبا، گل اندام، گل پيكر، نازك اندام، نازك بدن، نازك تن
4- شيرين، نغز
5- ريز، ريزه، سبك
زمخت، ضخيم، كلفت
subtle, delicate, soft, fine, tender, gentle, fair, refined, elegant, tenuous, volatile, benignant, fragile, benign, gossamer, incomparable, precious, rare, sweet
رقيق، بارع، حاذق، بالغ الرقة، متقن، ماهر، ماكر، حاد الذهن، دقيق
دقیق، زیرک، محیل، تیز و نافذ، ظریف، حساس، لاغر، نازک بین، باریک، نرم، ملایم، شیرین، نازک، خوب، ریز، عالی، مهربان، نجیب، ارام، منصفانه، منصف، زیبا، نسبتا خوب، بیطرفانه، پالوده، مهذب، برازنده، شیک و مد، موزون، بدون نقطه اتکاء، فرار، سبک، بخارشدنی، خوش خیم، خیر، شکننده، ضعیف، شکستنی، بی خطر، غیر قابل مقایسه، بی نظیر، غیر قابل قیاس، بی همتا، بی مانند، گرانبها، قیمتی، نفیس، پر ارزش، عزیز، نادر، کمیاب، کم، نایاب، خام