لقیط
license
98
1667
100
معنی کلمه لقیط
معنی واژه لقیط
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | foundling, laid | ||
عربی | لقيط، طفل لقيط، الإقامة | ||
مرتبط | بچه سر راهی | ||
واژه | لقیط | ||
معادل ابجد | 149 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | laqit | ||
ترکیب | (اسم، صفت) [عربی] | ||
مختصات | (لَ) [ ع . ] (ص .) | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی لقیط | ||
پخش صوت |
- 1 يافته بر گرفته
- 2 سر راهي سند هم آواي هند
- 3 نا به خود - 4 موله زاي
سنداره (حرامزاده) - 5 چاه سست
چاه فرو ريختني
(صفت) -1 از زمين بر گرفته .
-2 بچه ء افکنده که بردارند
کودک سرراهي . -3 انسان گم شده اي که
متکفلي ندارد و خود نيز نميتواند
مستقلا زيست کند . ملتقط موظف است
حفاظت و تربيت لقيط را عهده دار
شود . -4 حرامزداه :
لقيط بود که فرزند خويش کرد لقيط
که داند اين ز که ماند و که داند
اوز که زاد . (سوزني . لغ.)
يا لقيط دارالحرب . آنچه در جبهه ء
جنگ يا بند از بنده و کالا و جز آن .
foundling, laid
لقيط، طفل لقيط، الإقامة
بچه سر راهی