اعمی
licenseمعنی کلمه اعمی
معنی واژه اعمی
| اطلاعات بیشتر واژه | |||
|---|---|---|---|
| مترادف | بيچشم، روشندل، كور، نابينا | ||
| متضاد | بينا | ||
| انگلیسی | umma | ||
| عربی | أمة | ||
| ترکی | genel | ||
| فرانسوی | général | ||
| آلمانی | allgemein | ||
| اسپانیایی | general | ||
| ایتالیایی | generale | ||
| تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "اعمی" به معنای فردی نابینا یا کسی که دچار ضعف بینایی است، در فارسی کاربرد دارد. برای استفاده صحیح از این کلمه، می‌توان به چند نکته نگارشی و قواعدی توجه کرد:
به یاد داشته باشید که استعمال کلمات می‌تواند تحت تأثیر فرهنگ و جامعه باشد و ممکن است بسته به سیاق جمله متفاوت باشد. | ||
| واژه | اعمی | ||
| معادل ابجد | 121 | ||
| تعداد حروف | 4 | ||
| تلفظ | 'a'mā | ||
| نقش دستوری | صفت | ||
| ترکیب | (صفت) [عربی] [قدیمی] | ||
| مختصات | (اَ ما) [ ع . ] (ص .) | ||
| آواشناسی | 'a'mA | ||
| الگوی تکیه | WS | ||
| شمارگان هجا | 2 | ||
| منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
| نمایش تصویر | معنی اعمی | ||
| پخش صوت | |||
کور و نابينا کلمه "اعمی" به معنای فردی نابینا یا کسی که دچار ضعف بینایی است، در فارسی کاربرد دارد. برای استفاده صحیح از این کلمه، می‌توان به چند نکته نگارشی و قواعدی توجه کرد: استفاده درست از کلمه: در متن‌های رسمی و ادبی، حتماً باید به معنا و مفهوم کلمه دقت داشته باشید. "اعمی" بیشتر در متون قدیمی یا ادبیات خاص به کار می‌رود و در زبان سخن‌گفتن روزمره معمولاً از واژه "نابینا" استفاده می‌شود. نحو و معانی مرتبط: کلمه "اعمی" ممکن است به شکل‌های دیگر یا در ترکیب با دیگر کلمات نیز به کار رود. مثلاً در ترکیب با صفات یا حروف اضافه، مثل "اعمی زندگی" یا "اعمی در جامعه". علامت‌گذاری و نگارش: هنگام نگارش کلمات، باید از نشانه‌گذاری صحیح استفاده کنید. کلمه "اعمی" در جمله باید به درستی به کار رود و از حروف بزرگ و کوچک با دقت استفاده شود، البته "اعمی" یک اسم خاص نیست که نیاز به حروف بزرگ داشته باشد. به یاد داشته باشید که استعمال کلمات می‌تواند تحت تأثیر فرهنگ و جامعه باشد و ممکن است بسته به سیاق جمله متفاوت باشد.
بيچشم، روشندل، كور، نابينا
بينا
umma
أمة
genel
général
allgemein
general
generale
