ماء
licenseمعنی کلمه ماء
معنی واژه ماء
| اطلاعات بیشتر واژه | |||
|---|---|---|---|
| مترادف | آب | ||
| انگلیسی | we, our, us | ||
| عربی | نحن | ||
| ترکی | su | ||
| فرانسوی | eau | ||
| آلمانی | wasser | ||
| اسپانیایی | agua | ||
| ایتالیایی | acqua | ||
| مرتبط | خودمان، ضمیر اول شخص جمع، مان، برای ما، مال ما، مال خودمان، متعلق بما، به ما، بما، مارا، نسبت بما | ||
| تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "ماء" در زبان فارسی به معنای آب است و در متون دینی و ادبی به کار می‌رود. برای نوشتن این کلمه و استفاده از آن، قواعد زیر را در نظر داشته باشید:
با رعایت این نکات میتوانید از کلمه "ماء" به درستی و به زیبایی در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید. | ||
| واژه | ماء | ||
| معادل ابجد | 41 | ||
| تعداد حروف | 3 | ||
| تلفظ | mā' | ||
| نقش دستوری | اسم | ||
| ترکیب | (اسم) [عربی، جمع: میاه] [قدیمی] | ||
| مختصات | (اِ.) | ||
| آواشناسی | mA' | ||
| الگوی تکیه | S | ||
| شمارگان هجا | 1 | ||
| منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
| نمایش تصویر | معنی ماء | ||
| پخش صوت | |||
آب کلمه "ماء" در زبان فارسی به معنای آب است و در متون دینی و ادبی به کار می‌رود. برای نوشتن این کلمه و استفاده از آن، قواعد زیر را در نظر داشته باشید: نحوه نوشتن: کلمه "ماء" باید با اعراب صحیح نوشته شود. به عنوان مثال، میتوانید آن را به صورت "ماء" (با اعراب کسر) یا "مَاء" (با اعراب فتح) بنویسید، اما معمولاً در متون رسمی و دینی بهتر است از "ماء" بدون اعراب استفاده شود. استفاده از حرف تعریف: در زبان فارسی، معمولاً قبل از این کلمه حرف تعریف "ال" به کار نمی‌رود و شما میتوانید آن را به صورت "ماء" به تنهایی استفاده کنید. تلفظ و سلاست: هنگام استفاده از کلمه "ماء" در نوشتار یا گفتار، بهتر است به تلفظ صحیح و سلاست کلام دقت کنید. این کلمه در برخی موارد ممکن است به صورت "آب" هم به کار برود، اما "ماء" بار معنایی و ادبی خاصی دارد. نکات نگارشی: در جملات رسمی و ادبی، استفاده از کلمه "ماء" می‌تواند به زیبایی متن بیفزاید. بنابراین در گزینش واژه‌ها دقت کنید و از کلمات مناسب برای محیط و موضوع استفاده کنید. با رعایت این نکات میتوانید از کلمه "ماء" به درستی و به زیبایی در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید.
آب
we, our, us
نحن
su
eau
wasser
agua
acqua
خودمان، ضمیر اول شخص جمع، مان، برای ما، مال ما، مال خودمان، متعلق بما، به ما، بما، مارا، نسبت بما
