ماشین
licenseمعنی کلمه ماشین
معنی واژه ماشین
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- ابزار، دستگاه، موتور 2- خودرو، كاميون، اتومبيل | ||
انگلیسی | machine, engine, mill, automaton, motor, apparatus, mechanism, plant, gin | ||
عربی | آلة، ماكينة، كائن حي، صنع بآلة | ||
ترکی | makine | ||
فرانسوی | machine | ||
آلمانی | maschine | ||
اسپانیایی | máquina | ||
ایتالیایی | macchina | ||
مرتبط | محرک، ماشین بخار، الت، اسباب، کارخانه، اسیاب، ماشین خودکار، ادم مکانیکی، ادم بی اراده، الت دست، ماشینی که کارهای انسان را میکند، اتومبیل، منبع نیروی مکانیکی، حرکت دهنده، لوازم، جهاز، مکانیزم، طرز کار، ساختمان، اجزاء متشکله چیزی، گیاه، نبات، نهال، جین، ماشین پنبه پاک کنی، حیله و فن، جرثقیل پایه دار، افزار | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "ماشین" در زبان فارسی دارای قواعد و نکات نگارشی خاصی است که در ادامه به برخی از آنها اشاره میکنم:
با رعایت این نکات، میتوانید به درستی از کلمه "ماشین" در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید. | ||
واژه | ماشین | ||
معادل ابجد | 401 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | māšin | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [فرانسوی: machine] | ||
مختصات | (اِ.) | ||
آواشناسی | mASin | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی ماشین | ||
پخش صوت |
مجموعه قطعات و ابزارهائي که براي ايجاد نيرو يا کلمه "ماشین" در زبان فارسی دارای قواعد و نکات نگارشی خاصی است که در ادامه به برخی از آنها اشاره میکنم: قواعد املا: جمع: مفرد و جمع: کاربردهای مختلف: نکات نگارشی: با رعایت این نکات، میتوانید به درستی از کلمه "ماشین" در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید.
توليد چيزي تعبيه کنند
1- ابزار، دستگاه، موتور
2- خودرو، كاميون، اتومبيل
machine, engine, mill, automaton, motor, apparatus, mechanism, plant, gin
آلة، ماكينة، كائن حي، صنع بآلة
makine
machine
maschine
máquina
macchina
محرک، ماشین بخار، الت، اسباب، کارخانه، اسیاب، ماشین خودکار، ادم مکانیکی، ادم بی اراده، الت دست، ماشینی که کارهای انسان را میکند، اتومبیل، منبع نیروی مکانیکی، حرکت دهنده، لوازم، جهاز، مکانیزم، طرز کار، ساختمان، اجزاء متشکله چیزی، گیاه، نبات، نهال، جین، ماشین پنبه پاک کنی، حیله و فن، جرثقیل پایه دار، افزار