جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

mote(a)harrek
moving  |

متحرک

معنی: جنبنده ، حرکت کننده
جمبشنيک اور زيک وز شنيک لانا
(بر گرفته از لان در برهان
قاطع برابر با بجنبان) نوان جنبنده
پس يقين در عقل هر داننده هست
اين که با جنبنده جنباننده هست
(مثنوي) پر جنب و جوش وزنده
(اسم) ‎ - 1 حرکت کننده جنبنده :
حاسه ء بصر سپيد و سياه را
و بزرگ و خرد را و متحرک و ساکن را
يابد . جمع : (براي اشخاص)
متحرکين : چون ايشانرا آلت ذب ناقص
بود اندرين باب گوش متحرک داد .
‎ - 2 (صفت) فعال با جنب و جوش .
‎ - 3 هر حرفي که داراي حرکت باشد
و بتعبير بهتر حرفي صامت که پس از
آن حرفي مصوت باشد مقابل ساکن .
... ادامه
478 | 0
مترادف: پويا، پوينده، جنبنده، حركت دار
متضاد: ثابت، ساكن
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (صفت) [عربی: متَحرّک]
مختصات: (مُ تَ حَ رِّ) [ ع . ] (اِفا.)
آواشناسی:
منبع: فرهنگ فارسی هوشیار
معادل ابجد: 668
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
moving | mobile , movable , ambulatory , ambulant , versatile , gradient , agile , locomotive , locomotor , nomadic , peripatetic , marked with a vowel point , travelling
عربی
متحرك | مؤثر , عاطفي , محرك , مثير للمشاعر
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "متحرک" در زبان فارسی به معنای "فعال" یا "پویشی" است و همچنین در مباحث نگارشی و قواعد فارسی به کار می‌رود. در ادامه، به چند نکته درباره استفاده از این کلمه و قواعد مرتبط با آن می‌پردازیم:

  1. تلفظ و نوشتار: کلمه "متحرک" به صورت "مَتحرک" تلفظ می‌شود. باید دقت شود که حروف به درستی نوشته و ادا شوند.

  2. معانی و کاربردها: این کلمه می‌تواند به معنای چیزی که در حال حرکت است، به کار رود. مثلاً در مباحث فیزیک، می‌توان به اجسام متحرک اشاره کرد. همچنین در متون ادبی و شعر نیز می‌تواند به حرکات درونی انسان و احساسات او مربوط شود.

  3. قواعد نگارشی:

    • در متون علمی، از کلمه "متحرک" به عنوان صفت برای توصیف اشیا یا پدیده‌ها استفاده می‌شود. برای مثال: "این جسم متحرک است."
    • در ادبیات، این واژه می‌تواند به عنوان یک عبارت توصیفی برای احساسات یا حالات روحی به کار رود. برای مثال: "او در دنیای متحرک افکارش غرق شده بود."
  4. ترکیب‌ها:

    • "متحرک" می‌تواند با دیگر واژه‌ها ترکیب شود و صفات خاصی را به وجود آورد، مانند "افراد متحرک" یا "حرکت متحرک".
  5. ایستایی و تحرک: در نگارش، توجه به تضاد بین "متحرک" و "ایستا" نیز می‌تواند به غنای متن بیفزاید.

با رعایت این نکات، می‌توان از کلمه "متحرک" به طور مؤثر در نوشتار فارسی استفاده کرد.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. انیمیشن‌های متحرک همیشه سرگرم‌کننده و جذاب هستند و باعث می‌شوند که داستان‌ها زنده‌تر شوند.
  2. ماشین‌های متحرک با تکنولوژی‌های پیشرفته، رانندگی خودکار را به واقعیت تبدیل کرده‌اند.
  3. در نمایشگاه هنری، آثار متحرک هنرمندان مختلف توجه بازدیدکنندگان را به خود جلب کرده بود.

واژگان مرتبط: سیار، محرک، سایر، قابل تحرک، قابل حرکت، گردشی، گردنده، همه کاره، تطبیق پذیر، روان، دارای استعداد و ذوق، متنوع و مختلط، شیب دار، مدرج، فرز، چابک، سریع، زیرک، زرنگ، حرکت دهنده، وابسته به تحرک، جنبده، نقص تحرک، دارای گرفتاری در اعضای حرکتی، چادر نشین، وابسته به کوچگری، وابسته به فلسفه ارسطو، راه رونده، گردش کننده

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری