افتادگی
licenseمعنی کلمه افتادگی
معنی واژه افتادگی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | تواضع، شكستهنفسي، فروتني | ||
متضاد | تكبر، غرور | ||
انگلیسی | humility, self-effacement, drop | ||
عربی | تواضع، اتضاع، قنوت، التواضع | ||
ترکی | sarkma | ||
فرانسوی | prolapsus | ||
آلمانی | vorfall | ||
اسپانیایی | prolapso | ||
ایتالیایی | prolasso | ||
مرتبط | فروتنی، خشوع، حقارت، تحقیر، ناچیز شماری خود | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "افتادگی" یکی از واژههای فارسی است که به معنای عدم استحکام و سست شدن یا به حالتی اشاره دارد که یک چیز به شکل غیرطبیعی آویزان و پایین آمده است. در زیر به برخی از قواعد نگارشی و زبانی مرتبط با این کلمه اشاره میکنم:
با رعایت این نکات میتوانید از کلمه "افتادگی" به درستی در نوشتار فارسی خود استفاده کنید. | ||
واژه | افتادگی | ||
معادل ابجد | 516 | ||
تعداد حروف | 7 | ||
تلفظ | 'oftādegi | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (حاصل مصدر) | ||
مختصات | ( اُ ) (حامص .) | ||
آواشناسی | 'oftAdegi | ||
الگوی تکیه | WWWS | ||
شمارگان هجا | 4 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی افتادگی | ||
پخش صوت |
فروتني ، تواضع و انکسار کلمه "افتادگی" یکی از واژههای فارسی است که به معنای عدم استحکام و سست شدن یا به حالتی اشاره دارد که یک چیز به شکل غیرطبیعی آویزان و پایین آمده است. در زیر به برخی از قواعد نگارشی و زبانی مرتبط با این کلمه اشاره میکنم: نحو و ساختار: تطابق: موقعیت در جمله: استفاده در ترکیبها: با رعایت این نکات میتوانید از کلمه "افتادگی" به درستی در نوشتار فارسی خود استفاده کنید.
تواضع، شكستهنفسي، فروتني
تكبر، غرور
humility, self-effacement, drop
تواضع، اتضاع، قنوت، التواضع
sarkma
prolapsus
vorfall
prolapso
prolasso
فروتنی، خشوع، حقارت، تحقیر، ناچیز شماری خود