افتتاح کردن
license
98
1667
100
معنی کلمه افتتاح کردن
معنی واژه افتتاح کردن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | open, inaugurate, opening | ||
عربی | فتح، تفتح، انفتح، شق، كشف، استهل، حرر، أطلق، أفضى إلي، إنفتح على، إنفتح قليلا، مفتوح، مكشوف، صريح، حر، غير متحفظ، غير مطوق بحواجز، جائز الصيد فيه، سخي، جيد المسامية، غير ملجم بضوابط تشريعية، عام، افتح | ||
مرتبط | باز کردن، باز شدن، گشودن، روشن شدن، شکفتن، بر پا کردن، براه انداختن، دایر کردن، اغاز کردن | ||
واژه | افتتاح کردن | ||
معادل ابجد | 1164 | ||
تعداد حروف | 10 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی افتتاح کردن | ||
پخش صوت |
باز کردن گشودن
open, inaugurate, opening
فتح، تفتح، انفتح، شق، كشف، استهل، حرر، أطلق، أفضى إلي، إنفتح على، إنفتح قليلا، مفتوح، مكشوف، صريح، حر، غير متحفظ، غير مطوق بحواجز، جائز الصيد فيه، سخي، جيد المسامية، غير ملجم بضوابط تشريعية، عام، افتح
باز کردن، باز شدن، گشودن، روشن شدن، شکفتن، بر پا کردن، براه انداختن، دایر کردن، اغاز کردن