متوسط
licenseمعنی کلمه متوسط
معنی واژه متوسط
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1-اسم 2- ميانگين، ميانه 3- معتدل، ميانه رو 4- ميانجي، ميانگير | ||
انگلیسی | average, middle, medium, intermediate, mean, mediocre, normal, middling, tolerable, medial, run-of-the-mill | ||
عربی | متوسط، عادي، معدل، العادي، بلغ معدله، عمل بمعدل كذا، يوجد المعدل | ||
ترکی | orta | ||
فرانسوی | moyen | ||
آلمانی | mittel | ||
اسپانیایی | medio | ||
ایتالیایی | medio | ||
مرتبط | حد وسط، میانی، میانه، وسط، وسطی، بطرف وسط، نیم پز، واسطه، در میان اینده، در میان واقع شونده، بد، بدجنس، پست، خسیس، میانحال، عادی، طبیعی، معمولی، معمول، ساده، قابل تحمل، قابل قبول، تحمل پذیر، نسبتا خوب، مدارا پذیر، برجسته نبوده در جنس | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "متوسط" در زبان فارسی به معنای میانگین یا میانه است و در زمینههای مختلف استفاده میشود. برای استفاده صحیح از این کلمه و نگارش درست آن، تعدادی از قواعد و نکات نگارشی را میتوان ذکر کرد:
با رعایت این نکات، میتوان در نوشتار و گفتار خود از کلمه "متوسط" به درستی استفاده کرد. | ||
واژه | متوسط | ||
معادل ابجد | 515 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | mote(a)vasset | ||
نقش دستوری | صفت | ||
ترکیب | (اسم، صفت) [عربی: متوَسّط] | ||
مختصات | (مَ تَ وَ سِّ) [ ع . ] (اِفا.) | ||
آواشناسی | motevasset | ||
الگوی تکیه | WWWS | ||
شمارگان هجا | 4 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی متوسط | ||
پخش صوت |
ميانه ، نه خوب و نه بد کلمه "متوسط" در زبان فارسی به معنای میانگین یا میانه است و در زمینههای مختلف استفاده میشود. برای استفاده صحیح از این کلمه و نگارش درست آن، تعدادی از قواعد و نکات نگارشی را میتوان ذکر کرد: معنا و کاربرد: کلمه "متوسط" معمولاً به معنای میانه یا بینابین در نظر گرفته میشود و در زمینههایی مانند آمار، تحصیل و ارزیابی استفاده میشود. مثلاً: "نمره متوسط دانشآموزان در امتحان". نحوه نگارش: این کلمه به صورت "متوسط" و با "ط" و "س" نوشته میشود و از حروف فارسی استفاده میکند. ضبط صحیح: در هنگام نوشتن و خواندن کلمه "متوسط"، توجه به تلفظ صحیح آن اهمیت دارد. تلفظ صحیح آن "موˈتوسط" است. ترکیبها: "متوسط" میتواند با واژههای دیگر ترکیب شود، مانند "معدل متوسط"، "درجه متوسط"، "زبان متوسط"، و غیره. صرف و نحو: گاهی ممکن است این کلمه به عنوان صفات و ویژگی در جملات به کار رود، مانند: "او یک فرد متوسط در تحصیلات است". با رعایت این نکات، میتوان در نوشتار و گفتار خود از کلمه "متوسط" به درستی استفاده کرد.
1-اسم
2- ميانگين، ميانه
3- معتدل، ميانه رو
4- ميانجي، ميانگير
average, middle, medium, intermediate, mean, mediocre, normal, middling, tolerable, medial, run-of-the-mill
متوسط، عادي، معدل، العادي، بلغ معدله، عمل بمعدل كذا، يوجد المعدل
orta
moyen
mittel
medio
medio
حد وسط، میانی، میانه، وسط، وسطی، بطرف وسط، نیم پز، واسطه، در میان اینده، در میان واقع شونده، بد، بدجنس، پست، خسیس، میانحال، عادی، طبیعی، معمولی، معمول، ساده، قابل تحمل، قابل قبول، تحمل پذیر، نسبتا خوب، مدارا پذیر، برجسته نبوده در جنس