جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: - 1 کار گزار - 2 جادنگو (متولي وقف) - 3 سر پرست برمک - 4 کيشمند دينکار پيشنماز (اسم) - 1 کسي که اداره ء امور موسسه يا کاري را بعهده گرفته . - 3 آنکه اداره ء امور بقعه اي از بقاع متبرکه را بعهده دارد . - 3 سرپرست املاک موقوفه : ... مدرسان و شيخ الاسلامان و پيش نمازان و قضاه و متوليان ... توضيح کسي است که بر حسب صفات و مشخصاتي که واقف در وقف نامه ذکر کرده است در هر عصر و زماني باداره ء امور وقف موافق نظر واقف مي پردازد . معمولا حق الزحمه ء وي در وقف نامه ها يک عشر از درآمد موقوفه است . عمل و سمت متولي در اداره ء موقوفه بنام توليت خوانده ميشود . معمولا واقفان تا خود زنده هستند متولي موقوفه نيز ميباشند . در اکثر وقف نامه ها توليت در اعقاب و فرزندان واقف نسلي پس از نسل ديگر معين ميگردد . در بعضي وقف نامه ها نيز از همان آغاز امر بواسطه ء اينکه واقف فرزندي نداشته و يا از فرزندان خود ناراضي بوده است توليت در غير اولاد و خاندان واقف قرار داده شده است . در بعض ديگر از موقوفات مهم نيز براي اينکه کساني نتوانند بملک موقوفه تجاوز کنند توليت بسلطان وقت تفويض شده است از قبيل قسمت اعظم موقوفات آستان قدس رضوي و موقوفات مدرسه ء سپهسالار ناصري در تهران . يا متولي منصوب يا متصدي . اگر موقوفه اي مجهول التوليه باشد کسي که قبل از وضع قانون اوقاف از طرف حاکم شرع معين ميشد و پس از اجراي قانون اوقاف از طرف اداره ء کل (سازمان) اوقاف براي اداره ء موقوفه انتخاب ميگردد بنام متولي منصوب يا متصدي خوانده ميشود. يا متولي منصوص . کسي است که در وقف نامه نام او برده شده و يا صفات و مشخصاتي براي متولي ذکر شده که با فرد معيني منطبق گردد از قبيل : ارشد اکبر اعلم اتقي و اورع اولاد يا اعلم علماي محل و يا پيشنماز مسجد جامع و نظاير آنها . 1- مدير اماكن متبركه، مدير موقوفه
2- سرپرست، كارگزار، متصدي
3- سردمدار trustee, custodian, proctor وصي، قيم، إداري، أمن، عهد إلى، اعتمد، قام بمهام الوصي، الوصي mütevelli le syndic der treuhänder el fiduciario il fiduciario امانت دار، نگهبان، ناظر، وکیل قانونی، بازرس دانشجویان، نایب
... ادامه
5225|0
مترادف:1- مدير اماكن متبركه، مدير موقوفه
2- سرپرست، كارگزار، متصدي
3- سردمدار
وصي|قيم , إداري , أمن , عهد إلى , اعتمد , قام بمهام الوصي , الوصي
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "متولی" در زبان فارسی به معنای سرپرست یا مسئول است. برای نگارش و استفاده صحیح از این کلمه، قوانین و نکات زیر را در نظر داشته باشید:
املا: واژه "متولی" به همین شکل و با همین املاء نوشته میشود و نیازی به تغییر شکل ندارد.
نقطهگذاری: این کلمه معمولاً در جملات به عنوان اسم استفاده میشود. باید توجه داشت که اگر در جملهای از آن استفاده میشود، باید معانی و ساختار جمله به طور صحیح حفظ شود.
نحوهی ترکیب: این کلمه میتواند به عنوان اسم فاعل نیز به کار برود، مثلاً "متولی مسجد" یا "متولی امور خیریه".
غلطهای رایج: معمولاً این کلمه را به اشتباه به صورت "متولی" (بدون حرف ت) یا "مستولی" (با تغییر معنا) به کار میبرند.
سبک نگارش: در نوشتار رسمی و ادبی، باید به جایگاه و دقت کلمه توجه ویژهای شود تا از توهین یا سوءتفاهم جلوگیری شود.
قافیه و شعر: در شعر و ادب فارسی، شاعران ممکن است از این کلمه در قافیهها و معانی زیبا استفاده کنند، لذا در این موارد باید به مضمون کل اثر توجه شود.
در استفاده درست از "متولی"، به بکارگیری آن در بافت مناسب دقت کنید تا معنای درست و دقیق آن منتقل شود.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
متولی امور فرهنگی در دانشگاه مسئول برگزاری کنفرانسهای علمی و هنری است.
در این مراسم، متولیهای محلی به معرفی پروژههای جدید عمرانی پرداختند.
او به عنوان متولی باغ تاریخی، تلاش زیادی برای حفظ و نگهداری آن انجام میدهد.