مجمع
licenseمعنی کلمه مجمع
معنی واژه مجمع
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- انجمن، باشگاه، پاتوق، جرگه، جمعيت، حلقه، حله، مجتمع، مجلس، مجموعه، محفل 2- اجلاس، نشست | ||
انگلیسی | meeting, convention, society, club, convent, assembly | ||
عربی | اجتماع، جلسة، مواجهة، مقابلة، دعوة، جمعية، مباراة، حفلة، لقاء | ||
ترکی | toplantı | ||
فرانسوی | assemblée | ||
آلمانی | montage | ||
اسپانیایی | asamblea | ||
ایتالیایی | assemblaggio | ||
مرتبط | جلسه، ملاقات، برخورد، جماعت، قرارداد، پیمان نامه، هم ایش، هم ایی، جامعه، اجتماع، جمعیت، نظام اجتماعی، کانون، چماق، گرز، صومعه، خانقاه، دیر، خانقاه راهبان | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "مجمع" در زبان فارسی به معنای جمع شدن یا تجمع افراد یا اشیاء به کار میرود و در بسیاری از متون رسمی و غیررسمی استفاده میشود. قواعد نگارشی و کاربرد آن به شرح زیر است:
با رعایت این نکات و نکات نگارشی، میتوان از کلمه "مجمع" به درستی در متنهای مختلف استفاده کرد. | ||
واژه | مجمع | ||
معادل ابجد | 153 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | majma' | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [عربی، جمع: مجامع] [مجاز] | ||
مختصات | (مَ مَ) [ ع . ] (اِ.) | ||
آواشناسی | majma' | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی مجمع | ||
پخش صوت |
جاي گرد آمدن، اجتماع، انجمن کلمه "مجمع" در زبان فارسی به معنای جمع شدن یا تجمع افراد یا اشیاء به کار میرود و در بسیاری از متون رسمی و غیررسمی استفاده میشود. قواعد نگارشی و کاربرد آن به شرح زیر است: نحوه نوشتن: کلمه "مجمع" به صورت درست و بدون هیچگونه تغییر در هجی نوشته میشود. نوع جمله: "مجمع" میتواند به عنوان اسم به کار رود و معمولاً در جملات رسمی و متون قانونی، اجتماعی یا علمی مورد استفاده قرار میگیرد. به عنوان مثال: نحوه به کارگیری: هنگام استفاده از "مجمع"، میتوان آن را با عبارات دیگر ترکیب کرد، مانند: جمع بستن: کلمه "مجمع" در صورت نیاز به جمع بستن، به صورت "مجامع" استفاده میشود. با رعایت این نکات و نکات نگارشی، میتوان از کلمه "مجمع" به درستی در متنهای مختلف استفاده کرد.
1- انجمن، باشگاه، پاتوق، جرگه، جمعيت، حلقه، حله، مجتمع، مجلس، مجموعه، محفل
2- اجلاس، نشست
meeting, convention, society, club, convent, assembly
اجتماع، جلسة، مواجهة، مقابلة، دعوة، جمعية، مباراة، حفلة، لقاء
toplantı
assemblée
montage
asamblea
assemblaggio
جلسه، ملاقات، برخورد، جماعت، قرارداد، پیمان نامه، هم ایش، هم ایی، جامعه، اجتماع، جمعیت، نظام اجتماعی، کانون، چماق، گرز، صومعه، خانقاه، دیر، خانقاه راهبان