محبوب
license
98
1667
100
معنی کلمه محبوب
معنی واژه محبوب
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1-اسم 2- جانان، حبيب، دلارام، دلبر، دلدار، دلربا، دلنواز، دوست، شاهد، مطلوب، معشوق، نگار، يار 3- دوست داشتني | ||
متضاد | منفور 1- وجيه المله | ||
انگلیسی | popular, beloved, favorite, loved, cherished, darling, dear, lovable, precious, treasured, honey, intimate, loveable, lovesome, favourite | ||
عربی | شعبي، شائع، محبوب، رائج، منتشر، خاص بالشعب، مألوف، واسع الإنتشار | ||
مرتبط | عمومی، مشهور، خلقی، متداول، عوامانه، مورد علاقه، برگزیده، دلپذیر، عزیز، گرامی، گران، چیز عزیز و پربها، پر ارزش، دوست داشتنی، جذاب، گرانبها، قیمتی، نفیس، صمیمی، خودمانی، عاشق، مطبوع | ||
واژه | محبوب | ||
معادل ابجد | 58 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | mahbub | ||
ترکیب | (اسم، صفت) [عربی] | ||
مختصات | (مَ) [ ع . ] (اِمف .) | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی محبوب | ||
پخش صوت |
دوست داشته ، پسند کرده شده
1-اسم
2- جانان، حبيب، دلارام، دلبر، دلدار، دلربا، دلنواز، دوست، شاهد، مطلوب، معشوق، نگار، يار
3- دوست داشتني
منفور
1- وجيه المله
popular, beloved, favorite, loved, cherished, darling, dear, lovable, precious, treasured, honey, intimate, loveable, lovesome, favourite
شعبي، شائع، محبوب، رائج، منتشر، خاص بالشعب، مألوف، واسع الإنتشار
عمومی، مشهور، خلقی، متداول، عوامانه، مورد علاقه، برگزیده، دلپذیر، عزیز، گرامی، گران، چیز عزیز و پربها، پر ارزش، دوست داشتنی، جذاب، گرانبها، قیمتی، نفیس، صمیمی، خودمانی، عاشق، مطبوع