محبوب
licenseمعنی کلمه محبوب
معنی واژه محبوب
mahbub
popular
|
محبوب
مترادف:
1-اسم
2- جانان، حبيب، دلارام، دلبر، دلدار، دلربا، دلنواز، دوست، شاهد، مطلوب، معشوق، نگار، يار
3- دوست داشتني
متضاد:
منفور
1- وجيه المله
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(اسم، صفت) [عربی]
مختصات:
(مَ) [ ع . ] (اِمف .)
آواشناسی:
منبع:
فرهنگ فارسی هوشیار
معادل ابجد:
58
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
popular | beloved , favorite , loved , cherished , darling , dear , lovable , precious , treasured , honey , intimate , loveable , lovesome , favourite
عربی
شعبي | شائع , محبوب , رائج , منتشر , خاص بالشعب , مألوف , واسع الإنتشار
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "محبوب" در زبان فارسی به معنای دوستداشتنی، محبوب و مورد علاقه است. در ادامه به برخی از قواعد نگارشی و استفادههای مرتبط با این کلمه اشاره میشود:
-
نحوه نوشتار: کلمه "محبوب" به صورت "محبوب" نوشته میشود و از حروف فارسی تشکیل شده است.
-
نوع کلمه: "محبوب" یک اسم صفت است که به چیزی یا کسی که مورد علاقه است اشاره دارد. میتوان آن را به عنوان صفت برای توصیف افراد یا اشیاء استفاده کرد.
-
جمع: جمع کلمه "محبوب" به شکل "محبوبها" شکل میگیرد.
-
کاربرد در جملات:
- او محبوبترین خوانندهٔ کشور است.
- گلها همیشه محبوب هستند.
-
نکات نگارشی:
- هنگام استفاده از کلمه "محبوب" در متن، توجه داشته باشید که صفتها معمولاً باید به خوبی با اسمهایی که توصیف میکنند هماهنگ شوند.
- استفاده از علامتهای نگارشی مانند ویرگول، نقطه و چهارچوبهای جملات باید لحاظ شود تا متن همخوانی و روانی داشته باشد.
- جملات نمونه:
- کتاب او از محبوبترین کتابهای ادبیات معاصر است.
- این فیلم به شدت محبوب میان جوانان است.
با رعایت این قواعد، میتوانید به راحتی از کلمه "محبوب" در نوشتار خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- کتابهایش به دلیل داستانهای جذاب و شخصیتهای عمیق، به سرعت در بین خوانندگان محبوب شدند.
- او همیشه در جشنها و مهمانیها با طراحیهای خلاقانهاش محبوبیت خاصی دارد.
- این گروه موسیقی با آهنگهای ماندگارش به یکی از محبوبترین گروههای نسل خود تبدیل شده است.