افشان
licenseمعنی کلمه افشان
معنی واژه افشان
| اطلاعات بیشتر واژه | |||
|---|---|---|---|
| مترادف | پراكندگي، نثار | ||
| انگلیسی | spray | ||
| عربی | رذاذ | ||
| ترکی | sprey | ||
| فرانسوی | vaporisateur | ||
| آلمانی | sprühen | ||
| اسپانیایی | rociar | ||
| ایتالیایی | spray | ||
| تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "افشان" به معنای پراکنده‌سازی، پاشیدن یا گسترش یافتن است و در متون فارسی به‌صورت‌های مختلفی مورد استفاده قرار می‌گیرد. در ادامه به چند نکته نگارشی و قواعد مربوط به استفاده از این کلمه اشاره می‌کنم:
به طور کلی، "افشان" کلمه‌ای است که در زبان فارسی زیبایی خاصی دارد و می‌تواند در جملات مختلف به کار گرفته شود. | ||
| واژه | افشان | ||
| معادل ابجد | 432 | ||
| تعداد حروف | 5 | ||
| تلفظ | 'afšān | ||
| نقش دستوری | اسم | ||
| ترکیب | (صفت) | ||
| مختصات | ( اَ ) (ری . اِفا.) | ||
| آواشناسی | 'afSAn | ||
| الگوی تکیه | WS | ||
| شمارگان هجا | 2 | ||
| منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
| نمایش تصویر | معنی افشان | ||
| پخش صوت | |||
پراکنده ، منتشر ، متفرق کلمه "افشان" به معنای پراکنده‌سازی، پاشیدن یا گسترش یافتن است و در متون فارسی به‌صورت‌های مختلفی مورد استفاده قرار می‌گیرد. در ادامه به چند نکته نگارشی و قواعد مربوط به استفاده از این کلمه اشاره می‌کنم: نوشتار صحیح: کلمه "افشان" همیشه به همین شکل و با همین املاء نوشته می‌شود. استفاده در جملات: این کلمه معمولاً در جملاتی که به توصیف یا توصیف حالتی از افشاندن، پاشیدن یا گسترش اشاره دارند، به کار می‌رود. مثلاً: "گل‌ها در باغ افشان بودند." قواعد انشایی: در انشای رسمی و ادبی، می‌توان از کلمه "افشان" در متون شعر و نثر استفاده کرد. برای مثال: "دل را افشان کن در محبت." ترکیبات: "افشان" می‌تواند به‌عنوان صفت در ترکیبات مختلف استفاده شود. برای مثال: "افشان گل"، "افشان درد" و غیره. به طور کلی، "افشان" کلمه‌ای است که در زبان فارسی زیبایی خاصی دارد و می‌تواند در جملات مختلف به کار گرفته شود.
پراكندگي، نثار
spray
رذاذ
sprey
vaporisateur
sprühen
rociar
spray
