لام تا کام
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
license
98
1667
100
معنی کلمه مرضی معنی واژه مرضی اطلاعات بیشتر واژه
مترادف
پسنديده، خوشايند، مقبول، مرضيه
انگلیسی
disease, illness, sickness, malady, disconnect
عربی
مرض، داء، علة سبب، علة مرض، سقم، إعتلال في الصحة
ترکی
hastalıklı
فرانسوی
morbide
آلمانی
morbid
اسپانیایی
mórbido
ایتالیایی
morboso
مرتبط
مرض، علت، ناخوشی، بیماری، کسالت، خستگی، عارضه کسالت، سقم، فاسد شدگی
تشریح نگارشی
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)کلمه "مرضی" به معنای مورد قبول یا پسندیده است و بهطور کلی در زبان فارسی به صورت زیر مورد استفاده قرار میگیرد:
معنای کلمه : "مرضی" صفتی است که به معنای چیزی است که مورد قبول یا پسند افراد باشد. به عنوان مثال، "این کار از نظر او مرضی است."
قواعد نگارشی :
جنس و عدد : "مرضی" یک صفت است و میتواند برای توصیف اسمهای مذکر و مؤنث به کار رود. به عنوان مثال: "نظر مرضی او" یا "انتخاب مرضی آنها".
توافق با اسم : در جملهها باید با اسمهایی که توصیف میکند، از نظر جنس و عدد توافق داشته باشد. مثلاً "نظر مرضی" و "نظرات مرضی" (جمع).
استفاده در ترکیبات : "مرضی" میتواند در ترکیبات مختلف نیز استفاده شود، مانند "نظر مرضی" یا "حکم مرضی".
مثالهای استفاده :
"این طرح بهعنوان یک طرح مرضی در نظر گرفته شده است."
"او نظرات مرضی را در این جلسه مطرح کرد."
اگر سوال دیگری در این زمینه دارید، خوشحال میشوم کمک کنم!
واژه
مرضی
معادل ابجد
1050
تعداد حروف
4
تلفظ
marzi[y]
نقش دستوری
صفت
ترکیب
(صفت) [عربی: مرضیّ] [قدیمی]
مختصات
(مَ یّ) [ ع . ] (اِمف .)
آواشناسی
marazi
الگوی تکیه
WWS
شمارگان هجا
3
منبع
فرهنگ فارسی هوشیار
نمایش تصویر
معنی مرضی پخش صوت
فرهنگ فارسی هوشیار معنی خوش و پسنديدهمترادف پسنديده، خوشايند، مقبول، مرضيهانگلیسی disease, illness, sickness, malady, disconnectعربی مرض، داء، علة سبب، علة مرض، سقم، إعتلال في الصحةترکی hastalıklıفرانسوی morbideآلمانی morbidاسپانیایی mórbidoایتالیایی morbosoمرتبط مرض، علت، ناخوشی، بیماری، کسالت، خستگی، عارضه کسالت، سقم، فاسد شدگیتشریح نگارش (هوش مصنوعی)کلمه "مرضی" به معنای مورد قبول یا پسندیده است و بهطور کلی در زبان فارسی به صورت زیر مورد استفاده قرار میگیرد:
معنای کلمه : "مرضی" صفتی است که به معنای چیزی است که مورد قبول یا پسند افراد باشد. به عنوان مثال، "این کار از نظر او مرضی است."
قواعد نگارشی :
جنس و عدد : "مرضی" یک صفت است و میتواند برای توصیف اسمهای مذکر و مؤنث به کار رود. به عنوان مثال: "نظر مرضی او" یا "انتخاب مرضی آنها".
توافق با اسم : در جملهها باید با اسمهایی که توصیف میکند، از نظر جنس و عدد توافق داشته باشد. مثلاً "نظر مرضی" و "نظرات مرضی" (جمع).
استفاده در ترکیبات : "مرضی" میتواند در ترکیبات مختلف نیز استفاده شود، مانند "نظر مرضی" یا "حکم مرضی".
مثالهای استفاده :
"این طرح بهعنوان یک طرح مرضی در نظر گرفته شده است."
"او نظرات مرضی را در این جلسه مطرح کرد."
اگر سوال دیگری در این زمینه دارید، خوشحال میشوم کمک کنم!
جعبه لام تا کام لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر
تبلیغات توضیحی
عرشیان از کجا شروع کنم ؟ تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر
تبلیغات تصویری