مستوی
licenseمعنی کلمه مستوی
معنی واژه مستوی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- تخت، صاف، مسطح، هموار 2- راست، مستقيم 3- برابر، يكسان | ||
انگلیسی | plane, level, mustawi | ||
عربی | طائرة، مستوى، سطح مستو، مسحجة، الدلب شجرة، مستو، مسطح، منبسط، حلق، مهد، سحج بفأرة النجار، طار، حام، سافر بالطائرة | ||
ترکی | seviye | ||
فرانسوی | niveau | ||
آلمانی | ebene | ||
اسپانیایی | nivel | ||
ایتالیایی | livello | ||
مرتبط | مساوی، هم پایه، یک نواخت | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "مستوی" در زبان فارسی دارای جنبههای مختلفی از نظر معنایی و نگارشی است. در ادامه به بررسی این کلمه و قواعد مربوط به آن میپردازیم:
با رعایت این نکات میتوانید از "مستوی" به درستی و مطابق با قاعدههای زبان فارسی استفاده کنید. | ||
واژه | مستوی | ||
معادل ابجد | 516 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | mostavi | ||
نقش دستوری | صفت | ||
ترکیب | (صفت) [عربی] [قدیمی] | ||
مختصات | (مُ تَ) [ ع . ] (اِفا.) | ||
آواشناسی | mostavi | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی مستوی | ||
پخش صوت |
- 1 برابر يکسان - 2 راست راسته کلمه "مستوی" در زبان فارسی دارای جنبههای مختلفی از نظر معنایی و نگارشی است. در ادامه به بررسی این کلمه و قواعد مربوط به آن میپردازیم: تلفظ و معنی: قواعد نگارشی: جایگاه و ساختار در جمله: با رعایت این نکات میتوانید از "مستوی" به درستی و مطابق با قاعدههای زبان فارسی استفاده کنید.
- 3 هموار
(اسم) - 1 برابر يکسان :
همه اندر صورت مردمي مستوي اند.
- 2 هموار و برابر . - 3 راست
مستقيم : پس روشن شد که نفس بجنبد نه
مستوي و نه مستد بر . يا ترتيب مستوي .
نوشتت اعداد است بصورت :
1 2 3
... .. .
وآن ترتيب صعودي اعداداست
مقابل ترتيب معکوس . يا سطح مستوي .
سطح هموار و برابر :
چو بر سپهر زند بانگ تابتات شوند
زاضطراب چو بر سطح مستوي سيماب .
(وحشي)
1- تخت، صاف، مسطح، هموار
2- راست، مستقيم
3- برابر، يكسان
plane, level, mustawi
طائرة، مستوى، سطح مستو، مسحجة، الدلب شجرة، مستو، مسطح، منبسط، حلق، مهد، سحج بفأرة النجار، طار، حام، سافر بالطائرة
seviye
niveau
ebene
nivel
livello
مساوی، هم پایه، یک نواخت