مسطح
licenseمعنی کلمه مسطح
معنی واژه مسطح
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | پهن، تخت، صاف، مستوي، هاموار، هموار، طراز | ||
متضاد | ناصاف نامسطح | ||
انگلیسی | flat, plane, level, even, flattish, glace, glassy | ||
عربی | شقة، طابق، منزل، سطح، سهل، إطار ضارب، نغمة خفيضة، صوت خافت، مسطح، مستو، منبسط، تافه، ممهد، صريح، تام، خافض، بارد، تفه، عديم النكهة، راكد، كاسد، سكران، بدون كعب، انبطاحا، رفضا باتا، بصراحة، بصوت منخفض، مهد، مستوي | ||
ترکی | düz | ||
فرانسوی | plat | ||
آلمانی | wohnung | ||
اسپانیایی | departamento | ||
ایتالیایی | piatto | ||
مرتبط | یک دست، مستوی، مساوی، هم پایه، یک نواخت، درست، متعادل، لعابدار، نرم، بستنی، شیشه ای، زجاجی، شیشه مانند، زننده، بی نور | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "مسطح" در فارسی به معنای سطحی صاف و بدون برآمدگی یا فرورفتگی است. برای استفاده صحیح از این کلمه و رعایت قواعد نگارشی، نکات زیر را در نظر داشته باشید:
با رعایت این قواعد، میتوانید از کلمه "مسطح" بهدرستی در جملات فارسی استفاده کنید. | ||
واژه | مسطح | ||
معادل ابجد | 117 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | mosattah | ||
نقش دستوری | صفت | ||
ترکیب | (صفت) [عربی] | ||
مختصات | (مُ سَ طّ) [ ع . ] (اِمف .) | ||
آواشناسی | mosattah | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی مسطح | ||
پخش صوت |
آنکه برابر و هموار ميکند کلمه "مسطح" در فارسی به معنای سطحی صاف و بدون برآمدگی یا فرورفتگی است. برای استفاده صحیح از این کلمه و رعایت قواعد نگارشی، نکات زیر را در نظر داشته باشید: نحوه نوشتن: کلمه "مسطح" با حرف "م" شروع میشود و به "ط" ختم میشود. دقت کنید که املای آن درست باشد. نوع کلمه: "مسطح" یک صفت است و معمولاً برای توصیف اسمها به کار میرود. به عنوان نمونه: "سطح مسطح"، "زمین مسطح". جنسیت: این کلمه جنسیتی ندارد و به صورت عمومی برای هر نوع اسم (مذکر یا مؤنث) قابل استفاده است. قواعد نحوی: این کلمه میتواند به عنوان صفت قبل از اسم بیاید، ولی دقت کنید که باید از نظر نحوی با اسم همخوانی داشته باشد. مثلاً: "دیوار مسطح" صحیح است. استفاده از قید: برای تأکید بر ویژگی "مسطح"، میتوان از قیدهایی مانند "کاملاً" یا "بسیار" استفاده کرد: "سطح کاملاً مسطح". با رعایت این قواعد، میتوانید از کلمه "مسطح" بهدرستی در جملات فارسی استفاده کنید.
برابر و هموارو پهن، تخت، گسترده
پهن، تخت، صاف، مستوي، هاموار، هموار، طراز
ناصاف نامسطح
flat, plane, level, even, flattish, glace, glassy
شقة، طابق، منزل، سطح، سهل، إطار ضارب، نغمة خفيضة، صوت خافت، مسطح، مستو، منبسط، تافه، ممهد، صريح، تام، خافض، بارد، تفه، عديم النكهة، راكد، كاسد، سكران، بدون كعب، انبطاحا، رفضا باتا، بصراحة، بصوت منخفض، مهد، مستوي
düz
plat
wohnung
departamento
piatto
یک دست، مستوی، مساوی، هم پایه، یک نواخت، درست، متعادل، لعابدار، نرم، بستنی، شیشه ای، زجاجی، شیشه مانند، زننده، بی نور