مسمی
licenseمعنی کلمه مسمی
معنی واژه مسمی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- موسوم، نامزد، ناميده 2- معين | ||
انگلیسی | mahdi | ||
عربی | مهدي | ||
ترکی | isim | ||
فرانسوی | nom | ||
آلمانی | substantiv | ||
اسپانیایی | sustantivo | ||
ایتالیایی | sostantivo | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "مسمی" در زبان فارسی به معنای "دارای اسم" یا "نامگذاری شده" است و در متون و نوشتهها به صورتهای مختلفی مورد استفاده قرار میگیرد. در زیر به برخی از نکات و قواعد نگارشی مربوط به این کلمه اشاره میشود:
با رعایت این نکات، میتوان از کلمه "مسمی" به درستی و به شکل مؤثری استفاده کرد. | ||
واژه | مسمی | ||
معادل ابجد | 150 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
نقش دستوری | صفت | ||
مختصات | (مُ سَ م ما) [ ع . ] (اِمف .) | ||
آواشناسی | mosammA | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی مسمی | ||
پخش صوت |
ناميده شده ، نام نهاده شده ، مترجم کلمه "مسمی" در زبان فارسی به معنای "دارای اسم" یا "نامگذاری شده" است و در متون و نوشتهها به صورتهای مختلفی مورد استفاده قرار میگیرد. در زیر به برخی از نکات و قواعد نگارشی مربوط به این کلمه اشاره میشود: نحوهی نوشتن: این کلمه به صورت "مسمی" نوشته میشود و به صورت "مُسَمّی" نیز تلفظ میگردد که بسته به لهجه و منطقه ممکن است متفاوت باشد. جنس کلمه: "مسمی" به عنوان یک صفت شناخته میشود و میتواند با اسمهای مختلفی ترکیب شود. به عنوان مثال: "مسمی بودن"، "مسمی شدن" و غیره. افعال مربوطه: این کلمه معمولاً با افعالی مانند "بودن" یا "شدن" به کار میرود. به عنوان مثال: "او مسمی است" یا "این عنوان به او مسمی شده است". استفاده در جملات: باید دقت کرد که در استفاده از "مسمی" در جملات، با توجه به معنا و بافت جمله شکل مناسب آن به کار رود. به عنوان مثال: "این کتاب با عنوان مسمی منتشر شده است." با رعایت این نکات، میتوان از کلمه "مسمی" به درستی و به شکل مؤثری استفاده کرد.
1- موسوم، نامزد، ناميده
2- معين
mahdi
مهدي
isim
nom
substantiv
sustantivo
sostantivo