مسیر
licenseمعنی کلمه مسیر
معنی واژه مسیر
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- جاده، راه، معبر 2- خطسير 3- گذر، گذرگاه 4- مدار | ||
انگلیسی | path, route, way, direction, track, course, road, trajectory, line, distance, vector, itinerary, orbit, traverse, waterway, riverbed, tideway | ||
عربی | مسار، طريق، درب، سبيل، ممر، نهج، قناة، ممشى، رصيف، مدار، مجاز، زقاق، مجرى نهر، طريقة في الحياة، إختصار لمعمل التحاليل الطبية | ||
ترکی | yön | ||
فرانسوی | direction | ||
آلمانی | richtung | ||
اسپانیایی | dirección | ||
ایتالیایی | direzione | ||
مرتبط | راه، جاده، طریق، طریقه، مسلک، خط سیر، سمت، طرف، روش، نحو، طرز، جهت، هدایت، دستور، سو، شیار، خط، رد پا، دوره، جریان، اصول، در طی، خیابان، راه اهن، گذرگاه، مسیر گلوله، وراافکن، ردیف، سطر، رده، سیم، فاصله، مسافت، دوری، بعد، بردار، حامل، خصیصه نما، برنامه سفر، سفرنامه، مدار، دور، حدقه، مسیر دوران، حدود فعالیت، درب تاشو، اشکال، مانع حائل، حجاب حاجز، عبورجاده، راه آبی، ابراه، مسیر ابی، مسیردریایی و رودخانهای، بستر رودخانه، مسیرجزر و مد، روگاه جزر و مد، کشند راه | ||
واژه | مسیر | ||
معادل ابجد | 310 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | masir | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [عربی] | ||
مختصات | (مَ) [ ع . ] | ||
آواشناسی | masir | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی مسیر | ||
پخش صوت |
جاي رفتن، معبر، جاده ، محل عبور، گذرگاه ، مدار،
سيرگاه ، جاي عبور و حرکت
1- جاده، راه، معبر
2- خطسير
3- گذر، گذرگاه
4- مدار
path, route, way, direction, track, course, road, trajectory, line, distance, vector, itinerary, orbit, traverse, waterway, riverbed, tideway
مسار، طريق، درب، سبيل، ممر، نهج، قناة، ممشى، رصيف، مدار، مجاز، زقاق، مجرى نهر، طريقة في الحياة، إختصار لمعمل التحاليل الطبية
yön
direction
richtung
dirección
direzione
راه، جاده، طریق، طریقه، مسلک، خط سیر، سمت، طرف، روش، نحو، طرز، جهت، هدایت، دستور، سو، شیار، خط، رد پا، دوره، جریان، اصول، در طی، خیابان، راه اهن، گذرگاه، مسیر گلوله، وراافکن، ردیف، سطر، رده، سیم، فاصله، مسافت، دوری، بعد، بردار، حامل، خصیصه نما، برنامه سفر، سفرنامه، مدار، دور، حدقه، مسیر دوران، حدود فعالیت، درب تاشو، اشکال، مانع حائل، حجاب حاجز، عبورجاده، راه آبی، ابراه، مسیر ابی، مسیردریایی و رودخانهای، بستر رودخانه، مسیرجزر و مد، روگاه جزر و مد، کشند راه