مشاهد
licenseمعنی کلمه مشاهد
معنی واژه مشاهد
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- شهادتگاه ها، مقبره هاي شهيدان، مشهدها، زيارتگاه ها 2- تجلي گاه، تجلي گه 3- كشف، شهود | ||
انگلیسی | view | ||
عربی | رأي، معاينة، رؤية، منظر، مشهد، مرأى، فكرة، تمحيص، هدف، شاهد، درس، فحص، لاحظ | ||
ترکی | gözlemler | ||
فرانسوی | observations | ||
آلمانی | beobachtungen | ||
اسپانیایی | observaciones | ||
ایتالیایی | osservazioni | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "مشاهد" به معنای دیدن، مشاهده کردن یا نظارت کردن است و از ریشه "شاهد" به معنای دیدن و نظارت آمده است. در زبان فارسی، قواعد و نکات نگارشی برای استفاده از این کلمه را میتوان به صورت زیر بیان کرد:
توجه به این نکات میتواند به بهبود نوشتار و استفاده صحیح از کلمه "مشاهد" کمک کند. | ||
واژه | مشاهد | ||
معادل ابجد | 350 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | mašāhed | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [عربی، جمعِ مشهد] [قدیمی] | ||
مختصات | (مَ هِ) [ ع . ] (اِ.) | ||
آواشناسی | moSAhede | ||
الگوی تکیه | WWWS | ||
شمارگان هجا | 4 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی مشاهد | ||
پخش صوت |
بيننده و معاينه کننده ، کلمه "مشاهد" به معنای دیدن، مشاهده کردن یا نظارت کردن است و از ریشه "شاهد" به معنای دیدن و نظارت آمده است. در زبان فارسی، قواعد و نکات نگارشی برای استفاده از این کلمه را میتوان به صورت زیر بیان کرد: نحو و صرف: "مشاهد" به عنوان یک اسم یا فعل به کار میرود. در جملات، باید به ساختار نحوی جمله توجه کرد. مثلاً: نکات نگارشی: استفاده از همخانوادهها: برای تنوع در نوشتار، میتوانید از واژههای همخانواده استفاده کنید: توجه به این نکات میتواند به بهبود نوشتار و استفاده صحیح از کلمه "مشاهد" کمک کند.
آنکه مي بيند و مينگرد و مشاهده ميکند و ناظر است
1- شهادتگاه ها، مقبره هاي شهيدان، مشهدها، زيارتگاه ها
2- تجلي گاه، تجلي گه
3- كشف، شهود
view
رأي، معاينة، رؤية، منظر، مشهد، مرأى، فكرة، تمحيص، هدف، شاهد، درس، فحص، لاحظ
gözlemler
observations
beobachtungen
observaciones
osservazioni