جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: خيک، پوست گوسفند دباغي شده (اسم) پوست گوسفندي که آنرا درست کنده باشند خواه دباغت شده وخواه نشده باشد و در آن ماست و آب کنند : مشکي از آب کرد پنهان پر در خريطه نگاه داشت چو در . (هفت پيکر) يا مشک سقا . - 1 مشکي که سقايان بر دوش کشند و از آن آب بمردم دهند . بس که شربت زده از کاسه ء رندان همه جا شکم شيخ بعينه شده مشک سقا . (گل کشتي) - 2 (کشتي) فني است از کشتي و آن چنانست که بدست چپ دست راست حريف را بگيرد وبگردن خود بکشد وبدست راست پاي راست و بگيرد وبگردن گيرد و از سر خود او را بزمين زند . فتح او : آنکه در پاي برداشتن پاي در ميان پاي او کند . (اسم) پوست گوسفندي که آنرا درست کنده باشند خواه دباغت شده وخواه نشده باشد و در آن ماست و آب کنند : مشکي از آب کرد پنهان پر در خريطه نگاه داشت چو در . (هفت پيکر) يا مشک سقا . - 1 مشکي که سقايان بر دوش کشند و از آن آب بمردم دهند . بس که شربت زده از کاسه ء رندان همه جا شکم شيخ بعينه شده مشک سقا . (گل کشتي) - 2 (کشتي) فني است از کشتي و آن چنانست که بدست چپ دست راست حريف را بگيرد وبگردن خود بکشد وبدست راست پاي راست و بگيرد وبگردن گيرد و از سر خود او را بزمين زند . فتح او : آنکه در پاي برداشتن پاي در ميان پاي او کند . (اسم) -1 ماده ايست معطر ماخوذ از کيسه اي مشکين باندازه ء تخم مرغي يا نارنجي کوچک مستقر در زير پوست شکم ومجاور عضو تناسلي جنس نر از آهوي ختايي . مشک تازه در موقع ترشح ماده ايست روغني و بسيار معطر وبرنگ شکلات و لزج ميباشد و در حالت خشک شده سخت و شکننده است و رنگش قهوه يي تيره مايل به سياه و طعم آن کمي تلخ است و بويي تند دارد . در تجارت بدو صورت عرضه ميشود : يکي مشکي که در کيسه ء مشک (نافه) است يعني مشکي است که از نافه خارج نشده و پس از شکار وذبح آهوي ختني نافه ء آنرا با مشک محتويش ببازار عرضه ميکنند و ديگر مشکي است که از نافه خارج شده و کم و بيش امکان دارد با مواد خارجي آميخته باشد . بديهي است ارزش نوع دوم بسيار کمتر از نوع اولي است . مشک درعطر سازي ومعطرساختن برخي مشروبات الکلي گران قيمت بکار ميرود مسک : فضل و هنر ضايع است تا ننمايند عود برآتش نهند و مشک بسايند . (گلستان) توضيح مولف غياث گويد : اهل فارس بکسر ميم واهل ماورا ء النهر بضم ميم خوانند . در نسخه ء ترجمان البلاغه مکتوب بسال 507 ه ق . مشک بضم اول ضبط شده . چون اصل آن در سنسکريت و يوناني و لاتيني بضم ميم است پس اين تلفظ صحيح است از سوي ديگر چون در سرياني (مسکه) و در عربي (مسک) بکسر اول است پس بکسرهم صحيح ميباشد چنانکه در فارسي در نسبت به مشک مشکي و مشکين بکسر تلفظ شود . - 2 زلف سياه محبوب : دوارغوان خود از مشک زيرا بر مپوش خ دوشنبليد من از لاله زير ژاله مکن خ (عثمان مختاري .) ياطراز مشک . خط تازه دميده : ماه ترکستان طراز مشک بر ديبا کشيد مشک و ديبا را بقدر و قيمت اعلا کشيد . (عثمان مختاري) يامشک چوپان . گياهي است علفي و يکساله از تيره ء اسفناجيان داراي ساقه و شاخه هاي راست بارتفاع 15 تا 60 سانتيمتر که در نواحي بحرالروم (مديترانه) و غالب نقاط ايران ميرويد . اين گياه برنگ سبز مايل به زرد با دمبرگ دراز در کناره ء برگها دارد . دانه اش تقريبا کروي و صاف است . سرشاخه هاي گل دار اين گياه بعلت دارابودن اسانس بوي مخصوص دارند . مشک چوپان در طب عوام بعنوان خلط آور مصرف ميشود وبراي آن اثر ضد تشنج و نيرو دهنده و تسکين دهنده ء ضيق النفس ذکر شده است مسک الجن شقر مشک داش نزله اوتي ارطاماسيا ارطامسيا . يا مشک رومي . مريم يا مشک زمين . گياهي است از تيره ء جگن ها که داراي ساقه ء زير زميني بسيار خوشبوي و معطر است و بطور خودرو در مزارع ميرويد سعد سعد کوفي طپلاق تپلاق مشت مشکک قرقرون مشک زير زمين . يا مشک زير زمين . مشک زمين . يا مشک سارا . مشک خلاص و بي غش : ... که با زير دستان مدارا کنم ز خاک سيه مشک سارا کنم . (ظفرنامه ء يزدي) يا مشک سوده . مشک ساييده شده : بادگويي مشک سوده دارد اندر آستين باغ گويي لعبتان جلوه دارد بر کنار . (فرخي) يامشک گل سپر . - 1 زلف که برچهره افتاده : چه سحرهاست که آن نرگس دژم داند خ چه لعبهاست که آن مشک گل سپر دارد خ (عثمان مختار) -2 خط تازه دميده . يا مشک نافه . مشک خالص را گويند که از کيسه ء محتوي مشک گوزن ختايي بدست آيد . سارا، غاليه، نافه musk, waterskin عبير المسك، المسك مادة نفاذة العبير، المسك misk musc moschus almizcle muschio بوی مشک، خیک، خیگ
کلمه "مشک" در زبان فارسی بهمعنی عطر یا بوی خوش و همچنین بهعنوان یک موجود زنده (در بعضی از کاربردها) بهکار میرود. برای نگارش و استفاده صحیح از این کلمه، نکات زیر را در نظر داشته باشید:
نقطهگذاری: در جملاتی که "مشک" بهکار رفته است، از نقطهگذاری صحیح استفاده کنید. مثلاً: "مشک در بین عطرها بسیار محبوب است."
تطابق در جنس و عدد: "مشک" یک اسم مذکر مفرد است. در صورتی که بخواهید به شکل جمع اشاره کنید، میتوانید از "مشکها" استفاده کنید.
استفاده از ترکیبات: "مشک" میتواند در ترکیب با دیگر واژهها بهکار برود. مثلاً: "مشک سرخ"، "مشک طبیعی"، "مشک عطر".
قید و صفت: میتوانید برای توصیف "مشک" از قیدها و صفات استفاده کنید. مثلاً: "مشک خوشبو"، "مشک معطر".
توجه به مفهوم: "مشک" در فرهنگ فارسی به عنوان نمادی از خوشبویی و زیبایی شناخته میشود، بنابراین در استفاده از این کلمه، به معنای آن توجه کنید.
با رعایت این نکات، میتوانید به نحو احسن از کلمه "مشک" در نگارشهای خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
در دشتهای وسیع، مشکهای خوشبو را از گلهای وحشی میچیدند.
او با خود مشک فوقالعاده زیبایی را در پارچهای گرانبها حمل میکرد.
در هنگام مراسم شادی، مردم با مشک عطرآگین جشن را خوشبوتر میکنند.
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر