مشکل
licenseمعنی کلمه مشکل
معنی واژه مشکل
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | ابهام آميز، بغرنج، پيچيده، حاد، دشخوار، دشوار، سخت، شاق، صعب، غامض، مبهم، مساله، معقد، مغلق | ||
متضاد | آسان، ساده، سهل، واضح | ||
انگلیسی | problem, difficulty, obstacle, knot, difficult, hard | ||
عربی | مشكلة، مشكل، مسألة، معضلة، صعب المراس، معالج مشكلة، طبعي، مزاجي، انفعالي | ||
ترکی | sorun | ||
فرانسوی | problème | ||
آلمانی | problem | ||
اسپانیایی | problema | ||
ایتالیایی | problema | ||
مرتبط | مسئله، موضوع، سختی، چیستان، دشواری، اشکال، زحمت، مشقت، مانع، سد، انسداد، گیر، رداع، گره، غده، عقد، عقده، منگوله، دشوار، سخت، صعب، سخت گیر، معضل، سفت، شدید، سنگین | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "مشکل" در زبان فارسی به عنوان یک اسم به معنای "چالش" یا "مسئله" استفاده میشود و در متون رسمی و غیررسمی به کار میرود. در زیر به برخی از قواعد و نکات مربوط به استفاده از این کلمه اشاره میکنم:
با رعایت این نکات، میتوان به درستی از کلمه "مشکل" در نوشتار و گفتار فارسی استفاده کرد. | ||
واژه | مشکل | ||
معادل ابجد | 390 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | mošakkal | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (صفت) [عربی] [قدیمی] | ||
مختصات | (مُ شَ کَّ) [ ع . ] (اِمف .) | ||
آواشناسی | moSkel | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی مشکل | ||
پخش صوت |
دشوارو سخت و زحمتدار و در هم و پيچدار کلمه "مشکل" در زبان فارسی به عنوان یک اسم به معنای "چالش" یا "مسئله" استفاده میشود و در متون رسمی و غیررسمی به کار میرود. در زیر به برخی از قواعد و نکات مربوط به استفاده از این کلمه اشاره میکنم: جنس و تعداد: "مشکل" یک اسم مذکر و مفرد است. برای ساخت بلاتعداد، میتوان به آن پسوند "-ها" را اضافه کرد و "مشکلات" درست کرد. فعلهای مرتبط: معمولاً از "مشکل داشتن" یا "برطرف کردن مشکل" استفاده میشود. به عنوان مثال: "او مشکل دارد"، "ما باید این مشکل را حل کنیم". قیدهای توصیفی: میتوان این کلمه را با قیدهایی توصیف کرد. به عنوان مثال: "مشکل بزرگ"، "مشکل پیچیده". استفادههای رسمی و غیررسمی: "مشکل" به طور گسترده در زبان گفتاری و نوشتاری استفاده میشود و جایگزینهای دیگر مانند "مسئله" نیز وجود دارد که بسته به زمینه میتوان از آنها استفاده کرد. جملات مثال: نشانهگذاری: در نوشتار رسمی، معمولاً از علامتگذاری صحیح استفاده میشود. به عنوان مثال، پس از "مشکل" اگر جمله ادامه دارد، باید از ویرگول یا نقطه استفاده شود. با رعایت این نکات، میتوان به درستی از کلمه "مشکل" در نوشتار و گفتار فارسی استفاده کرد.
ابهام آميز، بغرنج، پيچيده، حاد، دشخوار، دشوار، سخت، شاق، صعب، غامض، مبهم، مساله، معقد، مغلق
آسان، ساده، سهل، واضح
problem, difficulty, obstacle, knot, difficult, hard
مشكلة، مشكل، مسألة، معضلة، صعب المراس، معالج مشكلة، طبعي، مزاجي، انفعالي
sorun
problème
problem
problema
problema
مسئله، موضوع، سختی، چیستان، دشواری، اشکال، زحمت، مشقت، مانع، سد، انسداد، گیر، رداع، گره، غده، عقد، عقده، منگوله، دشوار، سخت، صعب، سخت گیر، معضل، سفت، شدید، سنگین