مشهور
licenseمعنی کلمه مشهور
معنی واژه مشهور
mašhur
famous
|
مشهور
مترادف:
اسمي، بنام، زبانزد، خنيده نام، پرآوازه، بلند نام، سرشناس، سمر، شهره، شهير، معروف، نام آور، نامدار، نامور، نامي، نبيه
متضاد:
گمنام
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(صفت) [عربی، جمع: مشاهیر]
مختصات:
(مَ) [ ع . ] (اِمف .)
الگوی تکیه:
WS
نقش دستوری:
صفت
آواشناسی:
maShur
منبع:
فرهنگ فارسی هوشیار
معادل ابجد:
551
شمارگان هجا:
2
دیگر زبان ها
انگلیسی
famous | popular , celebrated , reputable , famed , reputed , grand , far-famed , well-known , well-thought-of
ترکی
ünlü
فرانسوی
célèbre
آلمانی
berühmt
اسپانیایی
famoso
ایتالیایی
famoso
عربی
مشهور | معروف , ذائع الصيت , ممتاز
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
برای استفاده صحیح از کلمه "مشهور" در زبان فارسی، باید به نکات زیر توجه کنید:
-
معنی و مفهوم: "مشهور" به معنای معروف و شناختهشده است. این کلمه معمولاً برای توصیف شخصیات، مکانها، آثار هنری و دیگر مواردی که دارای شناخت عمومی یا شهرت هستند، به کار میرود.
-
قواعد صرف و نحو:
- به کار بردن صفت: "مشهور" به عنوان یک صفت استفاده میشود و میتواند پیش از اسم بیاید:
- مثال: "مؤلف مشهور"، "شخصیت مشهور"
- مؤنث و مذکر: این کلمه به صورت مردانه و زنانه یکسان است و تفاوتی ندارد.
- جمع: در صورت استفاده به عنوان صفت جمع، به شکل "مشهوران" به کار میرود.
- به کار بردن صفت: "مشهور" به عنوان یک صفت استفاده میشود و میتواند پیش از اسم بیاید:
-
نکات نگارشی:
- نقطهگذاری: در جملاتی که این کلمه مورد استفاده قرار میگیرد، مانند سایر جملات فارسی نیاز به رعایت قواعد نقطهگذاری است.
- تلفظ: در نوشتار و گفتار به وضوح تلفظ شود و از لهجههای محلی که میتوانند به معنی لطمه بزنند، اجتناب شود.
- کاربردهای مرتبط:
- "شهر مشهور": به شهرهایی که به خاطر ویژگیهای خاص خود شناخته شدهاند.
- "شخصیت مشهور": به شخصیتهایی که در یک حوزه خاص (هنر، سیاست، علم و ...) معروف هستند.
با رعایت این موارد میتوانید کلمه "مشهور" را بهدرستی در جملات فارسی به کار ببرید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- این کتاب به خاطر داستانهای جذابش در سراسر دنیا مشهور شده است.
- او به عنوان یک هنرمند مشهور در نمایشگاههای بینالمللی شرکت میکند.
- این رستوران به خاطر غذاهای لذیذش در شهر بسیار مشهور است.