جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

exempt  |

معاف کردن

معنی: معاف داشتن .
301 | 0
مترادف: 1- بخشودن، عفو كردن، معاف داشتن 2- بركنارداشتن، معاف داشتن
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
مختصات: ( ~. کَ دَ) [ ع - فا. ] (مص م .)
آواشناسی:
منبع: فرهنگ فارسی هوشیار
معادل ابجد: 465
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
exempt | remit , excuse , dismiss , dispense , enfranchise , frank , exemption
عربی
معفى | مستثنى من , عفا , معفاة
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "معاف کردن" به معنای بخشیدن یا آزاد کردن از چیزی است و در متون فارسی به کار می‌رود. در زیر به برخی از نکات قواعدی و نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره می‌شود:

1. مفاهیم و معانی:

  • معاف کردن: به معنای بخشیدن یا مستثنی کردن شخصی از انجام کاری، مانند معافیت از خدمت سربازی یا پرداخت مالیات.

2. ساختار نحوی:

  • "معاف کردن" یک فعل transitief (انتقالی) است و به مفعول نیاز دارد. مثلاً:
    • او را از مسئولیت‌هایش معاف کرد.
  • در این جمله، "او" فاعل و "او را" مفعول است.

3. حالت‌های مختلف:

  • اسم: معافیت (که به مفهوم عمل معاف کردن اشاره دارد)
  • فعل: معاف می‌کند، معاف کرد

4. زمینه‌های استفاده:

  • ادبیات رسمی: استفاده در متون حقوقی، مالیاتی و نظامی.
  • محاورات روزمره: در گفت‌وگوهایی که به بخشش یا مستثنی شدن از یک مسئولیت اشاره دارند.

5. نکات نگارشی:

  • هنگام استفاده از "معاف کردن" در جملات، اطمینان حاصل کنید که مفعول به وضوح مشخص شده باشد.
  • برای حفظ وضوح در نوشتار، بهتر است از جملات کوتاه و دقیق استفاده کنید.

6. مثال‌ها:

  • او از پرداخت مالیات معاف شد.
  • معاف کردن دانش‌آموزان از آزمون پایان سال.

با رعایت نکات فوق، می‌توان به درستی از کلمه "معاف کردن" در نوشتار و گفتار استفاده کرد.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. معلم تصمیم گرفت که دانش‌آموزان را از انجام تکالیف معاف کند تا آن‌ها بتوانند در مسابقه علمی شرکت کنند.
  2. رئیس شرکت به دلیل شرایط خاص، برخی از کارکنان را از انجام اضافه‌کاری معاف کرد.
  3. در این فصل آموزشی، دانشجویان می‌توانند با ارائه مستندات لازم، از پرداخت هزینه‌های ثبت‌نام معاف شوند.

واژگان مرتبط: بخشیدن، خرد شدن، امرزیدن، پول رسانیدن، وجه فرستادن، معذور داشتن، معذرت خواستن، تبرئه کردن، منفصل کردن، مرخص کردن، معزول کردن، روانه کردن، خارج کردن، باطل کردن، باطل شدن، توزیع کردن، ازاد کردن، از بندگی رهاندن، حق رای دادن، حقوق مدنی اعطا کردن به، چپانیدن، اجازه عبور دادن، مجانا فرستادن، مهر زدن

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری