معرفت
licenseمعنی کلمه معرفت
معنی واژه معرفت
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- آگاهي، اطلاع، بينش، حكمت، دانش، شناخت، شناسايي، عرفان، عقل، علم، فرهنگ، فضيلت، كمال، وقوف 2- شناختن، وقوف يافتن | ||
انگلیسی | knowledge,wisdom,cognition,learning,awareness,education,science,comprehension,kenning,osmose | ||
عربی | معرفة، علم، إدراك، مدى إضطلاع، مجموع المعارف الإنسانية | ||
ترکی | bilgi | ||
فرانسوی | connaissance | ||
آلمانی | wissen | ||
اسپانیایی | conocimiento | ||
ایتالیایی | conoscenza | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "معرفت" در زبان فارسی به معنای شناخت و آگاهی است و در متون ادبی و فلسفی کاربرد زیادی دارد. برای نوشتن و استفاده از این کلمه، رعایت چند نکته نگارشی و دستوری میتواند مفید باشد:
با رعایت این نکات، میتوانید به درستی و به زیبایی از کلمه "معرفت" در نوشتههای خود استفاده کنید. | ||
واژه | معرفت | ||
معادل ابجد | 790 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | ma'refat | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم، اسم مصدر) [عربی: معرفة] | ||
مختصات | (مَ رِ فَ) [ ع . معرفة ] (مص م .) | ||
آواشناسی | ma'refat | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی معرفت | ||
پخش صوت |
شناختگي و شناسايي، آشنايي کلمه "معرفت" در زبان فارسی به معنای شناخت و آگاهی است و در متون ادبی و فلسفی کاربرد زیادی دارد. برای نوشتن و استفاده از این کلمه، رعایت چند نکته نگارشی و دستوری میتواند مفید باشد: جنس و نوع کلمه: "معرفت" اسم است و در نوع خود اسم ناآشکار است که به معنای شناخت و درک عمیق به کار میرود. موارد استفاده: این کلمه غالباً در متونی که به مباحث فلسفی، عرفانی یا مذهبی پرداخته میشود، به کار میرود. قیدگذاری: در جملات، "معرفت" میتواند به عنوان مفعول یا مبتدا به کار رود. مثلاً: تطابق معنایی: در بیان مفاهیم مرتبط با "معرفت"، بهتر است از واژهها و عبارات همخانواده استفاده شود، مانند "آگاهی"، "شناخت" و "فهم". با رعایت این نکات، میتوانید به درستی و به زیبایی از کلمه "معرفت" در نوشتههای خود استفاده کنید.
1- آگاهي، اطلاع، بينش، حكمت، دانش، شناخت، شناسايي، عرفان، عقل، علم، فرهنگ، فضيلت، كمال، وقوف
2- شناختن، وقوف يافتن
knowledge,wisdom,cognition,learning,awareness,education,science,comprehension,kenning,osmose
معرفة، علم، إدراك، مدى إضطلاع، مجموع المعارف الإنسانية
bilgi
connaissance
wissen
conocimiento
conoscenza