مقاومت کردن
licenseمعنی کلمه مقاومت کردن
معنی واژه مقاومت کردن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | ايستادگي كردن، پايداري كردن، مدافعه كردن، استقامت ورزيدن، پاي مردي كردن | ||
متضاد | تسليم شدن | ||
انگلیسی | resist, oppose | ||
عربی | قاوم، صمد، احتمل، يقاوم | ||
مرتبط | مخالفت کردن، پایداری کردن، ایستادگی کردن، استقامت کردن، مانع شدن، در افتادن، ضدیت کردن | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "مقاومت کردن" در زبان فارسی متشکل از دو بخش است: "مقاومت" به عنوان اسم و "کردن" به عنوان فعل. این ترکیب به معنای ایستادگی در برابر فشار، دشواریها یا موانع است. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میشود: 1. نوشتار صحیح:
2. کاربرد:
3. زمان و فعل:
4. نکات نگارشی:
5. واژههای هممعنا:
6. فاصله گذاری:
استفاده صحیح از "مقاومت کردن" در جملات و متنهای مختلف میتواند به افزایش دقت و وضوح بیان شما کمک کند. | ||
واژه | مقاومت کردن | ||
معادل ابجد | 861 | ||
تعداد حروف | 10 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی مقاومت کردن | ||
پخش صوت |
پتودن پايداري کردن ايستادگي کردن کلمه "مقاومت کردن" در زبان فارسی متشکل از دو بخش است: "مقاومت" به عنوان اسم و "کردن" به عنوان فعل. این ترکیب به معنای ایستادگی در برابر فشار، دشواریها یا موانع است. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میشود: استفاده صحیح از "مقاومت کردن" در جملات و متنهای مختلف میتواند به افزایش دقت و وضوح بیان شما کمک کند.
(مصدر) ايستادگي کردن پايداري کردن
} امير خراسان ... بپاسخ گفت
که کار ايشان زيادت از آن است که با
ايشان مقاومت و مقاتلت توانيم کردن . {
(سلجوقنامه ظهيري . چا . خاور 15)
ايستادگي كردن، پايداري كردن، مدافعه كردن، استقامت ورزيدن، پاي مردي كردن
تسليم شدن
resist, oppose
قاوم، صمد، احتمل، يقاوم
مخالفت کردن، پایداری کردن، ایستادگی کردن، استقامت کردن، مانع شدن، در افتادن، ضدیت کردن1. نوشتار صحیح:
2. کاربرد:
3. زمان و فعل:
4. نکات نگارشی:
5. واژههای هممعنا:
6. فاصله گذاری: