مقدار
licenseمعنی کلمه مقدار
معنی واژه مقدار
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- ميزان، وزن 2- اندازه، مقياس 3- تعداد، مبلغ 4- ارج، ارز، ارزش، قدر، قرب 5- منزلت، شان، ارزش 6- چندي، كميت | ||
انگلیسی | amount, value, quantity, content, extent, deal, dose, magnitude, size, measure, proportion, percentage, quantum, mouthful, summa, certain number, scantling, the amount of | ||
عربی | كمية | ||
ترکی | miktarı | ||
فرانسوی | la quantité de | ||
آلمانی | die menge an | ||
اسپانیایی | la cantidad de | ||
ایتالیایی | la quantità di | ||
مرتبط | میزان، عده، مایه، مقدار میزان، بها، قیمت، کمیت، عدد، چندی، محتوی، مفاد، حجم، گنجایش، خوشنودی، وسعت، حد، حوزه، مد، سودا، خوراک دوا یا شربت، مقدار دوا، بزرگی، اهمیت، شکوه، سایز، قد، قالب، اقدام، مقیاس، پیمانه، نسبت، تناسب، قسمت، قیاس، قرینه، در صد، چند در صد، صدی چند، ذره، پله، لقمه، اثار دانش بشری، نیم ذرع، حدود، مقدار قلیل، اندک | ||
واژه | مقدار | ||
معادل ابجد | 345 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | meqdār | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [عربی، جمع: مقادیر] | ||
مختصات | (مِ) [ ع . ] (اِ.) | ||
آواشناسی | meqdAr | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی مقدار | ||
پخش صوت |
اندازه ، اندازه چيزي، قدر
1- ميزان، وزن
2- اندازه، مقياس
3- تعداد، مبلغ
4- ارج، ارز، ارزش، قدر، قرب
5- منزلت، شان، ارزش
6- چندي، كميت
amount, value, quantity, content, extent, deal, dose, magnitude, size, measure, proportion, percentage, quantum, mouthful, summa, certain number, scantling, the amount of
كمية
miktarı
la quantité de
die menge an
la cantidad de
la quantità di
میزان، عده، مایه، مقدار میزان، بها، قیمت، کمیت، عدد، چندی، محتوی، مفاد، حجم، گنجایش، خوشنودی، وسعت، حد، حوزه، مد، سودا، خوراک دوا یا شربت، مقدار دوا، بزرگی، اهمیت، شکوه، سایز، قد، قالب، اقدام، مقیاس، پیمانه، نسبت، تناسب، قسمت، قیاس، قرینه، در صد، چند در صد، صدی چند، ذره، پله، لقمه، اثار دانش بشری، نیم ذرع، حدود، مقدار قلیل، اندک