مقراضی
licenseمعنی کلمه مقراضی
معنی واژه مقراضی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | regulations | ||
عربی | قوانين، أنظمة | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "مقراضی" به معنای کنایهای از نوعی حالت یا رفتار خاص است که در زبان فارسی استفاده میشود. در مورد قواعد نگارشی و شیوههای استفاده از این کلمه، به موارد زیر توجه کنید:
همچنین توجه داشته باشید که در متنهای رسمی، باید از کلمات و عبارات مناسب استفاده کنید و از زبان غیررسمی یا عامیانه پرهیز کنید. | ||
واژه | مقراضی | ||
معادل ابجد | 1151 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی مقراضی | ||
پخش صوت |
- 1 بريده - 2 پرند (پارچه ي مقراضي) کلمه "مقراضی" به معنای کنایهای از نوعی حالت یا رفتار خاص است که در زبان فارسی استفاده میشود. در مورد قواعد نگارشی و شیوههای استفاده از این کلمه، به موارد زیر توجه کنید: نقطهگذاری: در جملات، پس از استفاده از "مقراضی"، بسته به متن و نوع جمله، باید به نکات نگارشی توجه شود. مثلاً ممکن است نیاز باشد که پاراگرافها و جملات به درستی علامتگذاری شوند. شیوههای نوشتاری: "مقراضی" باید در جایگاه صحیح خود در جمله قرار گیرد و ممکن است با قاعدههایی مانند نهاد، گزاره و مفعول همراه شود. مثلاً: "او در چنین شرایطی مقراضی به نظر میرسد." معنی و مفهوم: در نوشتار، بهتر است پیش از استفاده از کلمه "مقراضی"، توضیحی درباره معنای آن بدهید تا ابهاماتی که ممکن است برای خواننده پیش بیاید، برطرف شود. همچنین توجه داشته باشید که در متنهای رسمی، باید از کلمات و عبارات مناسب استفاده کنید و از زبان غیررسمی یا عامیانه پرهیز کنید.
- 1 (صفت) منسوب به مقراض
- 2 نوعي حلواست :
} قطع اميد گر ز مقراضي
کند آيين اوست مرتاضي . { (ملا منير)
- 3 نوعي پارچه گرانبها : پس مامون آن
روز جامه خانه ها عرض کردن خواست و از
آن هزار قبا ء اطلس معدني و ملکي و طميم
و نسيج و ممزج و مقراضي و اکسون هيچ
نپسنديد و هم سياهي در پوشيد ... {
(چهامقاله . 34 -33) توضيح در محاسن
اصفهان تاليف مافروخي آمده :
} فقال في وصاياه لتتخذ
اکفاني من ثوب مقراضي رومي و عمامه قصب
مذهبه و ثوب دبيقي مصري . فقيل له : مه
فانه لايصلح للا کفان غيرالثياب البيض
القطنيه فقال : العياذ بالله عاشرت خلقه
ستين سنه و کنت احضر هم في الديباج و
الحرير و القصب و انا الان مواف خالقي و
رازقي اادثر في اکفان من هذا الضرب
الردي ک { (محاسن اصفهان . چا. سيد جلال
طهراني 45) . در ترجمه محاسن اصفهان
(چا.اقبال . 111)
عبارت چنين ترجمه شده : } مخنث { وصيت کرد
اين که بايد که کفن او از جامه هاي فاخر
گرانمايه سازند مثل جامه هاي مقراضي رومي
و بهائي بغدادي و عمامه قصب بز رود بيقي
مصري . او را گفتند : خاموش خ کفن از
جامه هاي سپيد پنبه يي يا برد يمني
پسنديده باشد . گفت : معاذ الله خ مدت
شصت سال با مخلوق مجالست کنم در حرير و
ديبا و قصب و شرب واکنون که بحضرت
پروردگار خالق مي روم بي قدر و قيمت
روم خ {
regulations
قوانين، أنظمة