مقراضی
licenseمعنی کلمه مقراضی
معنی واژه مقراضی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | regulations | ||
عربی | قوانين، أنظمة | ||
واژه | مقراضی | ||
معادل ابجد | 1151 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی مقراضی | ||
پخش صوت |
- 1 بريده - 2 پرند (پارچه ي مقراضي)
- 1 (صفت) منسوب به مقراض
- 2 نوعي حلواست :
} قطع اميد گر ز مقراضي
کند آيين اوست مرتاضي . { (ملا منير)
- 3 نوعي پارچه گرانبها : پس مامون آن
روز جامه خانه ها عرض کردن خواست و از
آن هزار قبا ء اطلس معدني و ملکي و طميم
و نسيج و ممزج و مقراضي و اکسون هيچ
نپسنديد و هم سياهي در پوشيد ... {
(چهامقاله . 34 -33) توضيح در محاسن
اصفهان تاليف مافروخي آمده :
} فقال في وصاياه لتتخذ
اکفاني من ثوب مقراضي رومي و عمامه قصب
مذهبه و ثوب دبيقي مصري . فقيل له : مه
فانه لايصلح للا کفان غيرالثياب البيض
القطنيه فقال : العياذ بالله عاشرت خلقه
ستين سنه و کنت احضر هم في الديباج و
الحرير و القصب و انا الان مواف خالقي و
رازقي اادثر في اکفان من هذا الضرب
الردي ک { (محاسن اصفهان . چا. سيد جلال
طهراني 45) . در ترجمه محاسن اصفهان
(چا.اقبال . 111)
عبارت چنين ترجمه شده : } مخنث { وصيت کرد
اين که بايد که کفن او از جامه هاي فاخر
گرانمايه سازند مثل جامه هاي مقراضي رومي
و بهائي بغدادي و عمامه قصب بز رود بيقي
مصري . او را گفتند : خاموش خ کفن از
جامه هاي سپيد پنبه يي يا برد يمني
پسنديده باشد . گفت : معاذ الله خ مدت
شصت سال با مخلوق مجالست کنم در حرير و
ديبا و قصب و شرب واکنون که بحضرت
پروردگار خالق مي روم بي قدر و قيمت
روم خ {
regulations
قوانين، أنظمة