جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×
کد تخفیف اسنپ تاکسی با 50% تخفیف! دریافت کد


0
0
538
اطلاعات بیشتر واژه
واژه ملک
معادل ابجد 90
تعداد حروف 3
تلفظ melk
نقش دستوری اسم
ترکیب (اسم) [قدیمی]
مختصات (مِ) [ ع . ]
آواشناسی malek
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع فرهنگ فارسی هوشیار
نمایش تصویر ملک
پخش صوت

پادشاه ملوک، داراي مملکت
دارائي، آنچه در تصرف کسي باشد، هستي
‎ - 1 هير دستکرد خواستک : خواسته
‎ - 2 ماهک سپيدي بن ناخن
فرشته در برخي از واژه نامه ها امشا
سبند يا امشا سپنتا ي اوستايي را فرشته
دانسته و گمان کرده اند که در کيش زرتشت
هفت فرشته با نام امشاسبند در کار است .
اين بر داشت درست نيست
يکي از هفت امشاسبند
اور مزد است شش تاي ديگر فروز گان
(صفات الهي) اور مزد
‎ - 1 خاوند خداوند ‎ - 2 هير دار
روستا خاوند ‎ - 3 شهريار
پارسي است خلر بسله از گياهان
‎ - 1 چيرگي ‎ - 2 شهرياري ‎ - 3 سترگي
(اسم) فرشته : ‎ ... } و از غبار نعال
باد پايان چشم ملک خيره مي گشت . ‎{
(جوامع الحکايات ‎ 16:1)
جمع : ملائک (ملايک) ملائکه (ملايکه
) . يا ملک مقرب . ‎ - 1 فرشته اي که
نزديک باستان حضرت حق است . عدد اين گونه
فرشتگان در اسلام چهار است : جبرائيل
اسرافيل ميکائيل عزرائيل و در دين
زردشت هفت و در دين يهود نيز هفت است .
‎ - 2 صدرالدين شيرازي عقل اول را ملک
مقرب و عقول طوليه را ملايکه مقربين
ناميده باعتبار قاهريت و تاثير آنها در
مادون خود (مبدا و معاد صدرا‎ 92 رساله
صدرا ‎ 105 اسفار ج ‎ 3 ص ‎ 101)
(اسم) ‎ - 1 خداوند صاحب .
‎ - 2 صاحب ملک . ‎ - 3 شاه پادشاه :
‎ } گر ملک اين است و چنين روزگار
زين ده ويران دهمت صد هزار . ‎{
(نظامي)
توضيح مرحوم قزويني نوشته : ‎ } در ايران
و متعلقات آن حکمرانان ولايات و ممالکي را
که استقلال کلي نداشته بلکه باجگذار
(باجگزار) پادشاهان مستقله ديگر بودند
ولي حکومت ايشان ارثي و ابا عن جد بوده
‎ } ملک ‎ { ميخوانده اند و اين لقب را نيز
سلاطين مستقله بديشان عطا ميکرده اند و
پادشاهان مستقله از قبيل غزنويه و سلجوقيه
و غوريه فيروز کوه و خوارزمشاهيه داراي
لقب رسمي ‎ } سلطان ‎ { بودند و غالبا
اين لقب بايستي از دارالخلافه بغداد براي
ايشان فرستاده شود و چون اول کسي که
خود را ‎ } سلطان ‎ { خواند بشرحي که در کتب
تواريخ مذکوراست سلان محمود غزنوي بوده
است لهذا ملوک سابق نيز بر غزنويه را چون
صفاريه و سامانيه و ديالمه کسي بلقب سلطان
نخوانده است و بعد از فتح بغداد بدست
مغول و انقراض خلافت عربيه اين نظم و
ترتيب مانند بسي از نظامات و ترتيبات ديگر
از ميان رفت و مفهوم مصطلح اين دو لقب با
يکديگر مختلط گرديد (چهارمقاله و تعليقات
باهتمام م .معين مقدمه ص دوازده ح ‎ 2)
و هم ايشان در ياد داشتها ‎131:7
نوشته اند : ‎ } ملک را غالبا(بلکه هميشه)
بر کسي اطلاق ميکرده اند که در تحت تبعيت
او (سلطان ‎ { بوده است که عبارت بوده اند
از ولات و حکمرانان ايالات که در سلسله
مخصوصي بطور وراثت محصور بوده است و اشبه
شيئي بوده است بخديو هاي مصر حاليه يا
راجه هاي هند نسبت بدولت انگليس و مرادف
بوده با حاليه ولي سلطان بدون ترديد و
شک هميشه اطلاق ميشده است بپادشاه
مستقل مستبد که ابدا تحت حمايت و تبعيت
کس ديگر نبوده است . ‎ { در دوره
سلجوقيان ملک باعضاي فرودست خاندان
سلطنتي اطلاق ميشده . در عهد تيموري بولات
ايالات که ارثا بدان مقام رسيده بودند
اطلاق ميگرديده : ‎ } و بر مقتضاي عهدي که
گرگين ملک گرج در سال گذشته ... کرده بود
مي بايست هنگام رايت فتح آيت را باقدام
مسکنت و ضراعت استقبال نموده بودي . ‎{
(ظفرنامه يزدي . چا. امير کبير ‎ 365:2) .
در دوران صفويان عنوان ملک تنزل يافت و
بامرا و حکام نيز اطلاق شد . ‎ - 4 خداي
متعال . يا ملک تعالي . خداي تعالي .
1- خطه، سرزمين، شهر، قلمرو، كشور، ولايت 2- استيلا، پادشاهي، سلطه، فرمانروايي 3- احتشام، بزرگي، عظمت 4- جهان ظاهر، عالم سفلي
رعيت
estate, hacienda, domain, territory, dominion, realty, fief, property
ممتلكات، ملكية، عزبة، مقاطعة، مال، حالة، وضع
özellikler
la propriété
die eigenschaft
la propiedad
la proprietà
املاک، اموال، دارایی، دسته، وضعیت، بنگاه کشاورزی یا معدن و مانند ان، دامنه، حوزه، دایره، املاک خالصه، خاک، سرزمین، کشور، حکومت، دارایی غیر منقول، عقار، تیول

تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "ملک" در زبان فارسی معانی و کاربردهای مختلفی دارد و می‌تواند به شیوه‌های متفاوتی مورد استفاده قرار گیرد. در اینجا به برخی از نکات قواعدی و نگارشی در مورد این کلمه اشاره می‌شود:

  1. معانی مختلف:

    • "ملک" به معنای ملک و دارایی (مثل ملک و املاک) است.
    • همچنین به معنای پادشاه و حاکم نیز به کار می‌رود.
  2. بکارگیری در جملات:

    • "ملک" معمولاً به عنوان اسم استفاده می‌شود و می‌تواند به عنوان اسم خاص (به عنوان مثال: ملک سلیمان) یا اسم عام (به عنوان مثال: ملکی در شهر) به کار رود.
  3. تنظیمات نگارشی:

    • اگر "ملک" به عنوان اسم خاص به کار برود و به نام یک شخص یا مکان اشاره کند، باید با حروف بزرگ نوشته شود.
    • اگر به عنوان یک عبارت عمومی استفاده شود، معمولاً با حروف کوچک نوشته می‌شود: "او ملکی در تهران دارد."
  4. نقطه‌گذاری:

    • ممکن است "ملک" بخشی از یک عبارت یا جمله بزرگتر باشد و در این حالت باید به قواعد نقطه‌گذاری توجه شود. مثال: "ملک، زینت هر شهر است."
  5. نحوه صرف:
    • "ملک" به عنوان اسم، صرف نمی‌شود، اما می‌تواند با افعال و صفات ترکیب شود. برای مثال: "ملک بزرگ است."

با توجه به کاربردهای مختلف "ملک"، مهم است که در متن به دقت به معنا و سیاق جمله توجه کنید تا ابهامی ایجاد نشود.


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری


کپی