منت
licenseمعنی کلمه منت
معنی واژه منت
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | احسان، برتري، سپاس، شكر، فضل، نيكي، لطف | ||
انگلیسی | grace, final | ||
عربی | نعمة، فضل، مهلة، رحمة، جمال، كياسة، فضيلة، راحة، جميل، صلاة المائدة، طلاوة، شرف، زخرف، زين | ||
ترکی | ment | ||
فرانسوی | ment | ||
آلمانی | ment | ||
اسپانیایی | mente | ||
ایتالیایی | mente | ||
مرتبط | زیبایی، ظرافت، بخشش، جذابیت، اقبال | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه «منت» در زبان فارسی دارای معانی و کاربردهای مختلفی است که میتوان آن را در متون مختلف بررسی کرد. در اینجا به برخی از قواعد نگارشی و دستوری مرتبط با این کلمه اشاره میکنم:
با رعایت این نکات، میتوانید به درستی از کلمه «منت» در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید. | ||
واژه | منت | ||
معادل ابجد | 490 | ||
تعداد حروف | 3 | ||
تلفظ | mennat | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم مصدر) [عربی: منّة، جمع: مِنَن] | ||
مختصات | (مِ نَّ) [ ع . منة ] (اِ.) | ||
آواشناسی | mennat | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی منت | ||
پخش صوت |
- 1 هن سپاسه - 2 نکويي کلمه «منت» در زبان فارسی دارای معانی و کاربردهای مختلفی است که میتوان آن را در متون مختلف بررسی کرد. در اینجا به برخی از قواعد نگارشی و دستوری مرتبط با این کلمه اشاره میکنم: جنس و نوع کلمه: «منت» یک اسم است و به معنای بخشش، نعمت یا لطفی که فردی به دیگری میدهد، استفاده میشود. جمعسازی: به طور کلی، «منت» جمعپذیر نیست، اما میتوان در برخی از متون، با استفاده از واژههای دیگر، به اشکال مختلفی معانی آن را تلویحاً جمع کرد. کاربرد در جمله: این کلمه معمولاً بهعنوان مفعول و یا اسم فاعل به کار میرود. مانند: "او به دوستانش منت گذاشت." مترادف و متضاد: مترادفهای کلمه «منت» میتوانند شامل «لطف»، «بخشش» و «نعمت» باشند. متضاد آن ممکن است «بدی» یا «زجر» باشد. استفاده مجازی: در زبان فارسی، «منت» میتواند کاربردهای مجازی نیز داشته باشد. به معنای این که فردی انتظار دارد که به خاطر کار یا لطفی که انجام داده، قدردانی شود. نحوه نوشتار: باید دقت کنید که کلمه بهدرستی و با دقت بنویسید، بهخصوص در متون رسمی و ادبی. با رعایت این نکات، میتوانید به درستی از کلمه «منت» در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید.
- 1 (مصدر) نيکوييي را که
درباره کسي کرده اند برخ او کشيدن .
- 2 (اسم) احسان نيکويي جمع منن .
احسان، برتري، سپاس، شكر، فضل، نيكي، لطف
grace, final
نعمة، فضل، مهلة، رحمة، جمال، كياسة، فضيلة، راحة، جميل، صلاة المائدة، طلاوة، شرف، زخرف، زين
ment
ment
ment
mente
mente
زیبایی، ظرافت، بخشش، جذابیت، اقبال