موات
licenseمعنی کلمه موات
معنی واژه موات
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- باير، بي كشت، لم يزرع 2- بي جان، مرده | ||
انگلیسی | hair, wool, bristle, grapevine, mutation | ||
عربی | شعر، شعرة، مسافة ضئيلة، نسيج من وبر، قماش من الصوف، دقة بالغة | ||
ترکی | movat | ||
فرانسوی | mowat | ||
آلمانی | mowat | ||
اسپانیایی | mowat | ||
ایتالیایی | mowat | ||
مرتبط | مو، موی سر، زلف، گیسو، پشم، کرک، نخ پشم، جامه پشمی، موی زبر، موی خوک، موی سیخ، تاک، درخت انگور، شهرت، شایعه | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "موات" در زبان فارسی به معنای "مُوَات" یا "مُوات" به کار میرود و به مکانی اشاره دارد که به لحاظ زراعی برای کشاورزی مناسب نیست و یا به نوعی بیفایده و بدون استفاده است. این کلمه بهویژه در متون حقوقی و ادبیات قدیم بهکار میرفته است. قواعد نگارشی و استفاده
مثال
اگر به مورد خاصی اشاره دارید یا نیاز به توضیحات بیشتری دارید، خوشحال میشوم که کمک کنم. | ||
واژه | موات | ||
معادل ابجد | 447 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | mavāt | ||
نقش دستوری | صفت | ||
ترکیب | (صفت) [عربی] | ||
مختصات | (مَ) [ ع . ] (ص .) | ||
آواشناسی | mavAt | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی موات | ||
پخش صوت |
آنجه جان ندارد، مردگان کلمه "موات" در زبان فارسی به معنای "مُوَات" یا "مُوات" به کار میرود و به مکانی اشاره دارد که به لحاظ زراعی برای کشاورزی مناسب نیست و یا به نوعی بیفایده و بدون استفاده است. این کلمه بهویژه در متون حقوقی و ادبیات قدیم بهکار میرفته است. اگر به مورد خاصی اشاره دارید یا نیاز به توضیحات بیشتری دارید، خوشحال میشوم که کمک کنم.
1- باير، بي كشت، لم يزرع
2- بي جان، مرده
hair, wool, bristle, grapevine, mutation
شعر، شعرة، مسافة ضئيلة، نسيج من وبر، قماش من الصوف، دقة بالغة
movat
mowat
mowat
mowat
mowat
مو، موی سر، زلف، گیسو، پشم، کرک، نخ پشم، جامه پشمی، موی زبر، موی خوک، موی سیخ، تاک، درخت انگور، شهرت، شایعهقواعد نگارشی و استفاده
مثال