تکانیدن
licenseمعنی کلمه تکانیدن
معنی واژه تکانیدن
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
مختصات:
(تَ دَ) (مص م .)
آواشناسی:
منبع:
فرهنگ فارسی معین
معادل ابجد:
535
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
shake
عربی
هزة | مصافحة , تحريك , صرف , ارتجاج , ترنح , رجة , هزة أرضية , ارتعاش , طرد , قشعريرة , اهتز , هز , رج , نفض , صافح , زعزع , تخلص من , ارتعش , أثار المشاعر , تساقط , تخلى , ارتجف , استخرج , سب , ذهل , انتفض , هز الشجرة
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "تکانیدن" فعل مصدر است و به معنی حرکت دادن یا جنباندن چیزی بکار میرود. در فارسی قواعد نگارشی و کاربردی برای این کلمه وجود دارد که به شرح زیر است:
-
صرف فعل: "تکانیدن" قابل صرف در زمانهای مختلف است. برای مثال:
- زمان حال: من تکانیدم، تو تکانیدی، او تکانید.
- زمان آینده: من تکانم، تو تکانی، او تکاند.
-
اسم مفعول: اسم مفعول این فعل "تکانیده" است که به آن در جملات میتوان اشاره کرد.
-
کاربرد در جملات: این فعل معمولاً در جملات توصیفی یا حرکتی استفاده میشود. برای مثال:
- "او کتاب را تکانید تا گرد و غبار از آن بریزد."
- "سختی باران باعث شد که درختها تکان بخورند."
-
نکات نگارشی: در نوشتار فارسی، باید به هارمونی و هماهنگی فعل با سوژه توجه کرد و از افعال و زمانهای صحیح استفاده کرد.
- غلطهای رایج: در برخی موارد، ممکن است استفاده نادرست از این فعل بهوجود آید. به طور مثال، به جای "من کتاب را تکانیدم"، ممکن است شخص بگوید "من کتاب را تکانید"، که نادرست است.
استفاده صحیح از این فعل به درک و انتقال مفهوم بهشکلی دقیقتر کمک میکند.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- وقتی که باد شدید میوزید، درختها را به طور شدیدی تکانید.
- با تکانیدن شیشه، میتوانی مطمئن شوید که محتویات داخل آن خوب مخلوط شده است.
- او با یک حرکت ساده دست خود را تکانید تا توجه دوستانش را جلب کند.