تکانیده

کلمه «تکانیده» در زبان فارسی از فعل «تکانیدن» مشتق شده و به معنای «حرکت دادن» یا «به حرکت درآوردن» است. این کلمه به صورت اسم مفعول هم به کار می‌رود. برخی نکات قواعد فارسی و نگارشی مرتبط با این کلمه عبارتند از:

1. نحوه‌ی استفاده: «تکانیده» معمولاً در جملات به عنوان صفت یا اسم مفعول به کار می‌رود. مثال: «کتاب را تکانیده بر روی میز گذاشت.»

2. جایگاه در جمله: مانند سایر صفات، «تکانیده» می‌تواند قبل یا بعد از اسم قرار گیرد. مثال: «تکانیده‌های کاغذ بر روی زمین پراکنده بود.»

3. توجه به موضوع زمان: در استفاده از این کلمه، به زمان فعل توجه کنید. اگر عمل تکانیدن در گذشته انجام شده باشد، به خوبی با زمان‌های ماضی همخوانی دارد.

4. نکات نگارشی: این کلمه باید بدون هیچ‌گونه تغییر یا الحاقی نوشته شود و به درستی در جمله به کار رود تا معنی آن روشن باشد.

5. هم‌نشینی با دیگر واژه‌ها: در جمله‌های فارسی، باید به هم‌نشینی‌های ممکن و ناممکن توجه شود تا از ایجاد جملات مبهم یا غلط جلوگیری شود: «سیب تکانیده شده به زمین افتاد.»

به طور کلی، کلمه «تکانیده» در جملات فارسی می‌تواند در کاربردهای مختلف به کار رود، اما باید دقت کرد که در بافت و زمینه‌ی مناسب استفاده شود تا مفهوم به درستی منتقل گردد.

1. هنگامی که به خبر شگفت‌انگیز رسیدیم، احساس کردیم که واقعاً تکانیده شده‌ایم.
2. صدای انفجار شدید، همه را در اطراف تکانیده و به سرعت به سمت محل حادثه کشاند.
3. وقتی او داستان زندگی‌اش را تعریف کرد، همه حضار را تکانیده و تحت تأثیر قرار داد.