جسور

معنی: 1 - گستاخ . 2 - دلیر.

... ادامه

4073 | 0

مترادف: 1- بيباك، بيپروا، پردل، شجاع، شيردل، نترس 2- بيآزرم، بيادب، بيحيا، پررو، گستاخ 3- متجاسر

متضاد: كمدل

نمایش تصویر

اطلاعات بیشتر واژه

ترکیب: (صفت) [عربی]

مختصات: (جَ) [ ع . ] (ص .)

الگوی تکیه: WS

نقش دستوری: صفت

آواشناسی: jausr

منبع: فرهنگ فارسی معین

معادل ابجد: 269

شمارگان هجا: 2

دیگر زبان ها

انگلیسی

daring | bold , defiant , cocky , hardy , insolent , fresh , presumptuous , assured , forward , bumptious , flip , immodest , malapert , peart , pert , presuming , presumptive , pushing , rude , venturous , wanton , lippy , bold-faced , high-spirited , adventurer , bold-face , derring-do

ترکی

gözü pek

فرانسوی

audacieux

آلمانی

deutlich

اسپانیایی

atrevido

ایتالیایی

grassetto

عربی

جرأة | جسارة , جراءة , جريء , جسور

تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "جسور" یکی از واژه‌های فارسی است که به معنای شجاع، بی‌باک و پرجرأت به کار می‌رود. در نگارش و استفاده از این کلمه، می‌توان به چند نکته توجه کرد:

تلفظ صحیح: کلمه "جسور" به صورت "jasoor" تلفظ می‌شود.
نحو و کاربرد: این کلمه معمولاً به عنوان صفت و برای توصیف افراد یا اشیاء به کار می‌رود. به عنوان مثال:
- او یک انسان جسور است.
- رفتار جسورانه او نظر بسیاری را جلب کرد.
ترکیب‌ها و هم‌نشینی‌ها: این کلمه می‌تواند با دیگر واژه‌ها ترکیب شود. به عنوان مثال:
- "جسور و بی‌باک"
- "رفتار جسورانه"
ملاحظات نگارشی: هنگام نوشتن این کلمه، باید به قواعد نگارشی فارسی توجه کرد. به عنوان مثال، حرف اول جمله باید بزرگ نوشته شود و در پایان جملات از نقطه استفاده شود.
جسور در متون ادبی: در متون ادبی و شعر، این کلمه می‌تواند به عنوان صفتی مثبت و ستودنی توصیف شود.
کاربرد در جملات: برای تسلط بیشتر بر این کلمه، می‌توان از آن در جملات مختلف استفاده کرد:
- این جوان جسور در مواجهه با مشکلات همیشه پیشتاز است.
- او تصمیم جسورانه‌ای گرفت که همه را شگفت‌زده کرد.

با رعایت این نکات، می‌توانید از کلمه "جسور" به درستی و با دقت در نوشته‌های خود بهره‌برداری کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای استفاده از کلمه "جسور" در جمله آورده شده است:

آن جوان جسور در مسابقه شرکت کرد و تمام رقبای خود را شکست داد.
او با رفتار جسورانه‌اش همه را تحت تاثیر قرار داد.
بعضی از شخصیت‌های تاریخی به خاطر تصمیمات جسورانه‌شان شناخته می‌شوند.
برای رسیدن به آرزوهایتان، گاهی باید جسور باشید و از منطقه راحتی خود خارج شوید.
این نویسنده جسور، قضاوت‌های سختی را در آثارش مطرح می‌کند.

امیدوارم این جملات مفید باشند!

واژگان مرتبط: متهور، یارایی، سرانداز، سرزنده، دلیر، خیره، بی پروا، مبارز، بدگمان، مخالف، خیره چشم، بی اعتناء، از خود راضی، خود نما، بادوام، بردبار، سر سخت، پرطاقت، غراب، تازه، شیرین، تر و تازه، تازه نفس، سبز، مغرور، خود بین، خود سر، خود رای، مطمئن، مسلم، امن، بیمه شده، جلوی، پر رو، بی شرم، بی عفت، نا نجیب، سالم وبا روح، بی پرده، غنچه دار، احتمالی، فرضی، باپشتکار، بی ادب، خشن، زشت، تجاوز به عصمت، بی باک، پر مخاطره، خطر ناک، سرکش، سر بهوا، عیاش، دارای لب اویزان، با صورت برافروخته از غضب و خشم، یکنوع حرف درشت، دارای روح خودسری وجسارت، ماجرا جو، حادثه جو، حروف ضخیم، حروف سیاه، بادل و جرات

فرم ورود

آدرس بخش انتخاب شده

رویداد ها - امتیازات

زیر مجموعه ها

سوالات متداول

جسور

معنی کلمه جسور

معنی واژه جسور

جسور

اطلاعات بیشتر واژه

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام

تبلیغات توضیحی

تبلیغات موضوعی

تبلیغات تصویری