جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

hesābdār
accountant  |

حسابدار

معنی: کسی که حساب معاملات و دخل و خرج اداره یا مؤسسه ای را در دفاتر مخصوص ضبط کند.
427 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم، صفت) [عربی. فارسی]
مختصات: (ص مر.)
الگوی تکیه: WWS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: hesAbdAr
منبع: فرهنگ فارسی معین
معادل ابجد: 276
شمارگان هجا: 3
دیگر زبان ها
انگلیسی
accountant | bookkeeper , cost accountant , tallyman , accountants
ترکی
muhasebeciler
فرانسوی
comptables
آلمانی
buchhalter
اسپانیایی
contadores
ایتالیایی
ragionieri
عربی
محاسب | المسؤول , المعرض للمحاسبة
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "حسابدار" در زبان فارسی به عنوان یک اسم و همچنین به عنوان یک شغل شناخته می‌شود. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه می‌پردازیم:

  1. جنس کلمه: "حسابدار" یک اسم مذکر است، اما می‌تواند به صورت عمومی برای هر دو جنس استفاده شود. برای اشاره به حسابداران زن، معمولاً از "حسابدار" به عنوان یک عنوان عمومی استفاده می‌شود.

  2. نحو: "حسابدار" معمولاً به عنوان مکمل در جملات به کار می‌رود، مثلاً:

    • "او یک حسابدار ماهر است."
    • "این شرکت به یک حسابدار نیاز دارد."
  3. جمع: جمع کلمه "حسابدار" "حسابداران" است. برای بیان گروهی از حسابداران می‌توان از این شکل استفاده کرد:

    • "همه حسابداران در جلسه حضور داشتند."
  4. ترکیب‌ها: می‌توان از "حسابدار" در ترکیب‌های مختلف استفاده کرد، مانند:

    • "حسابدار رسمی"
    • "حسابدار داخلی"
    • "حسابدار مالی"
  5. نقطه‌گذاری: هنگامی که "حسابدار" در جملات به کار می‌رود، باید به نشانه‌های نگارشی توجه شود. به عنوان مثال:

    • "حسابدار، اطلاعات مالی را تنظیم می‌کند."
  6. قیدها و صفات: می‌توان با اضافه کردن صفات یا قیدها به "حسابدار" اطلاعات بیشتری ارائه داد:
    • "حسابدار با تجربه."
    • "حسابدار دقیق."

این موارد می‌تواند به شما کمک کند که کلمه "حسابدار" را به درستی در جملات خود به کار ببرید و اصول نگارشی مرتبط با آن را رعایت کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در زیر چند مثال برای کلمه "حسابدار" در جمله آورده‌ام:

  1. حسابدار شرکت هر ماه صورتحساب‌های مالی را بررسی می‌کند.
  2. به عنوان یک حسابدار، باید با قوانین مالیاتی آشنا باشی.
  3. حسابدار ما توانست هزینه‌های اضافه را شناسایی کند و به ما کمک کند تا صرفه‌جویی کنیم.
  4. در پایان سال، حسابدار وظیفه دارد گزارش مالی سالانه را تهیه کند.
  5. من از خدمات حسابدار آزاد برای مدیریت مالیات‌های خود استفاده می‌کنم.

اگر بیشتر نیاز دارید یا موضوع خاصی مد نظر شماست، خوشحال می‌شوم که کمک کنم!


واژگان مرتبط: محاسب، حساب دار، ذيحساب، دفتردار، ثبات، براورد کننده، متخصص ارزیابی، ارزیاب، فروشنده اقساطی

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری