حلاف
licenseمعنی کلمه حلاف
معنی واژه حلاف
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(صفت) [عربی] ‹حلافه› [قدیمی]
مختصات:
(حَ لّ) [ ع . ] (ص .)
آواشناسی:
منبع:
فرهنگ فارسی معین
معادل ابجد:
119
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
half
ترکی
halaf
فرانسوی
halaf
آلمانی
halaf
اسپانیایی
halaf
ایتالیایی
halaf
عربی
نصف | نصف ساعة , ظهير مساعد , فصل الدراسى , جزئيا , نصفيا , شطريا
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه «حلاف» در زبان فارسی به معنای شخصی است که در مباحثات به صورت جدلی و غوغا به بیان نظریات خود میپردازد و معمولاً به کسانی اطلاق میشود که بخواهند به هر قیمتی در یک بحث پیروز شوند، حتی اگر دلیل محکمی نداشته باشند.
قواعد نگارشی مرتبط با کلمه حلاف:
-
نقطهگذاری:
- اگر «حلاف» در وسط جمله قرار بگیرد، باید از آن به درستی در جملات استفاده شود و نکتهگذارهای مربوط به آن رعایت گردد. مثلاً: «او معمولاً در مناظرات حلاف است.»
-
تلفظ:
- در نوشتار رسمی بتدریس عمومی و ادبیات فارسی، تلفظ این کلمه به صورت صحیح و واضح باید ارائه شود.
-
استفاده درست از حروف:
- «حلاف» به جملات و عبارات، بار معنایی خاصی میدهد و در نوشتههایی که به تحلیل شخصیتی یا رفتار انسانی اشاره دارند، کاربرد درستی دارد.
-
جنس و جمع:
- «حلاف» یک اسم مردانه است و برای جمع آن میتوان از «حلافها» استفاده کرد.
- نوع جمله:
- این کلمه معمولاً در جملات توصیفی، تعریفی یا استنادی کاربرد دارد.
مثالهای استفاده از کلمه حلاف در جملات:
- او در هر بحثی حلاف است و بههیچوجه حاضر نیست که نظر دیگران را بپذیرد.
- بعضی افراد بهجای ارائه دلایل منطقی، فقط حلافی میکنند و بحث را منحرف میکنند.
با رعایت این نکات میتوان به درستی از کلمه «حلاف» در نوشتار ادبی و رسمی استفاده کرد.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- او همیشه در بحثها حلاف میکند و به راحتی از نظرات دیگران انتقاد میکند.
- وقتی به نمایندگی از تیم به مسابقه رفتیم، باید از حلافیها دوری میکردیم و فقط روی هدف تمرکز میکردیم.
- من هرگز نتوانستم با حلافهای او کنار بیایم، زیرا همیشه تلاش میکرد تا نظر مرا زیر سوال ببرد.