حلال کردن
licenseمعنی کلمه حلال کردن
معنی واژه حلال کردن
حلال کردن
مترادف:
1- جايزشمردن، مباح كردن
2- بخشودن، عفو كردن، درگذشتن
3- ذبح شرعي كردن
4- روا دانستن
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
مختصات:
(حَ. کَ دَ) [ ع - فا. ] (مص م .)
آواشناسی:
منبع:
فرهنگ فارسی معین
معادل ابجد:
343
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
عربی
غفور | متسامح , غافر , مسامح , صفوح , متسم بالغفران
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "حلال کردن" به معنای مجاز و قانونی کردن چیزی است. در زبان فارسی، برای استفاده صحیح از این اصطلاح و رعایت قواعد نگارشی میتوان به نکات زیر توجه کرد:
-
ترکیب فعلی: "حلال کردن" یک فعل مرکب است و معمولاً بهعنوان فعل استفاده میشود. در جملات میتوانید بهصورت زیر از آن استفاده کنید:
- «او در تلاش است تا مشکلات را حلال کند.»
-
فعلهای وابسته: "حلال" به عنوان صفت در توصیف چیزی که قابل مجاز است، به کار میرود. مثلاً:
- «این غذا حلال است.»
-
نقاط قوت نگارشی:
- از "حلال" به عنوان صفت و از "کردن" به عنوان فعل استفاده کنید تا جملهها واضح و مفهومی باشند.
- سعی کنید جملههای خود را بهگونهای بسازید که مفهوم مورد نظر را بهخوبی منتقل کند.
- جملات سؤالی: میتوان از "حلال کردن" در جملات پرسشی نیز استفاده کرد:
- «چگونه میتوانیم این مشکل را حلال کنیم؟»
با رعایت این نکات، میتوانید بهخوبی از کلمه "حلال کردن" در نوشتهها و گفتوگوهای خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- برای درست کردن خورش قیمه، ابتدا باید لپهها را خوب حلال کنیم تا نرم و خوشرنگ شوند.
- او همیشه سعی دارد مشکلاتش را با فکر حلال کردن و پیدا کردن راهحلهای مناسب حل کند.
- در مراسم عید قربانی، مردم گوشت را به بهترین شکل حلال کرده و تقسیم میکنند.