خریف
licenseمعنی کلمه خریف
معنی واژه خریف
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(اسم) [عربی] [قدیمی]
مختصات:
(خَ) [ ع . ] (اِ.)
الگوی تکیه:
WS
نقش دستوری:
اسم
آواشناسی:
xarif
منبع:
فرهنگ فارسی معین
معادل ابجد:
890
شمارگان هجا:
2
دیگر زبان ها
انگلیسی
kharif
ترکی
kharif
فرانسوی
kharif
آلمانی
charif
اسپانیایی
kharif
ایتالیایی
kharif
عربی
جميل | أنيق , حلو , ظريف , جذاب , مليح , ودي , رديء , صعب , قريب إلي النفس , رقيق , بارع , رفيع التهذيب , دقيق , لطيف , لذيذ , لطيف - جيد
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "خریف" به معنای درخت خریف یا درخت پاییزه است و در نگارش فارسی میتواند به اشکال مختلفی استعمال شود. در اینجا به برخی از قواعد نگارشی و استفاده از این کلمه اشاره میشود:
-
نوشتار صحیح: کلمه "خریف" به همین شکل نوشته میشود و از لحاظ املا صحیح است.
-
مفرد و جمع: "خریف" در حالت مفرد به کار میرود، اما جمع آن "خریفها" است.
-
استفاده در جملات:
- "در پاییز، درختان خریف زیبا و رنگارنگ میشوند."
- "محیط طبیعی با درختان خریف جان میگیرد."
-
نکات نگارشی:
- در صورتی که کلمه "خریف" در وسط جمله قرار گیرد، باید به نوشتار صحیح جملات و استفاده از ویرگول، نقطه و سایر علائم نگارشی توجه شود تا مفهوم جملات مشخص باشد.
- توجه به زمینه: این کلمه بیشتر در متون ادبی، به ویژه در توصیف فصول و طبیعت دیده میشود، بنابراین باید در زمینههای مناسب به کار رود.
اگر سوال خاصی درباره نحوه استفاده از این کلمه یا مطلب مرتبط با آن دارید، خوشحال میشوم که بیشتر کمک کنم!
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
کلمه "خریف" در زبان فارسی به معنای "درشت" یا "قوی" است و در بعضی مواقع نیز به معنای "مغرور" یا "فخرفروش" استفاده میشود. در اینجا چند مثال از این کلمه در جملات آورده شده است:
- او خریف و نیرومند بود و در تمامی رقابتها پیروز میشد.
- خریف بودن او باعث شده بود که در جمع دوستانش همیشه مورد توجه باشد.
- این خریف در دانشگاه همیشه با اعتماد به نفس در مورد نظریاتش صحبت میکرد.
- کمان او خریف و محکم بود و توانست نشانهاش را به آسانی هدف بگیرد.
اگر مفهوم خاصی از "خریف" مدنظر شماست، لطفاً بفرمایید تا مثالها را دقیقتر تنظیم کنم.