دختر
licenseمعنی کلمه دختر
معنی واژه دختر
                        
                         
                         نمایش تصویر
                        
                        
               
                اطلاعات بیشتر واژه
                                          ترکیب:
                                            (اسم) [پهلوی: duxtar] ‹دخت، دخ› 
                                        
                                        
                                        
                                           مختصات:
                                          (دُ تَ) [ په . ] (اِ.)
                                        
 
                                          الگوی تکیه:
                                            WS
                                        
                                        
                                        
                                           نقش دستوری:
                                          اسم
                                        
 
                                          آواشناسی:
                                            doxtar
                                        
                                        
                                        
                                           منبع:
                                          فرهنگ فارسی معین
                                        
 
                                          معادل ابجد:
                                            1204
                                        
                                        
                                        
                                           شمارگان هجا:
                                          2
                                        
                    دیگر زبان ها
                
                
                انگلیسی
                girl | daughter , gal , maid , sissy , wench , girlie , sister , periwinkle , lass , gill , lassie , quean , sis
ترکی
                kız
فرانسوی
                fille
آلمانی
                mädchen
اسپانیایی
                chica
ایتالیایی
                ragazza
عربی
                فتاة | بنت , صبية , إمرأة متزوجة , ابنة , آنسة , خادمة , عاملة , محبوبة , معشوقة , فتاة الملذات , إمراة فاجرة
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "دختر" در زبان فارسی به معنای آن دسته از افراد جوان و عمدتاً نوجوان یا بالغ است که جنسیت مؤنث دارند. در زیر به برخی از قواعد نحوی و نگارشی مرتبط با این کلمه پرداخته میشود:
- 
جنسیت: - "دختر" به جنس مؤنث اشاره دارد. بنابراین، هرگاه بخواهید به شخصی مؤنث اشاره کنید که در سنین جوانی یا نوجوانی قرار دارد، میتوانید از این کلمه استفاده کنید.
 
- 
جمع و مفرد: - جمع "دختر" به شکل "دختران" یا "دخترها" است. 
- مثال: "دختران در پارک بازی میکنند."
 
 
- جمع "دختر" به شکل "دختران" یا "دخترها" است. 
- 
قید اضافه: - برای بیان صفات یا اضافات میتوانید از صفتهای مختلف یا عبارات وصفی استفاده کنید.
- مثال: "دختر با استعداد" یا "دختر زیبا".
 
 
- برای بیان صفات یا اضافات میتوانید از صفتهای مختلف یا عبارات وصفی استفاده کنید.
- 
نقش در جمله: - "دختر" میتواند به عنوان فاعل، مفعول و یا بخشی از یک عبارت توضیحی در جمله استفاده شود.
- مثال: "دختر به مدرسه میرود." (فاعل)
- مثال: "من دختر را دیدم." (مفعول)
 
 
- "دختر" میتواند به عنوان فاعل، مفعول و یا بخشی از یک عبارت توضیحی در جمله استفاده شود.
- 
نگارش دقیق: - در نوشتار رسمی و ادبیات، از تکرار اجتناب کنید و سعی کنید جملات را به گونهای طراحی کنید که معنای دقیق و روشنی منتقل کند.
 
- حضور در ترکیبات: 
- "دختر" میتواند در ترکیب با دیگر کلمات به اشکال مختلفی درآید، مثل "دخترانه" (به معنای مربوط به دختران) یا "دخترک" (به معنای دختر کوچک).
 
با رعایت این نکات میتوان به شکل صحیح و مؤثری از کلمه "دختر" در نگارش و گفتار استفاده کرد.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
 البته! در اینجا چند مثال برای استفاده از کلمه "دختر" در جمله آورده شده است:
- دختر کوچک در پارک با دوستانش بازی میکند.
- دختر خانواده همیشه در درسهایش تلاش میکند.
- او یک دختر با استعداد در موسیقی است.
- دختر همسایه هر روز صبح به مدرسه میرود.
- آن دختر با لبخند زیبا همه را جذب میکند.
اگر به مثالهای بیشتری احتیاج دارید، خوشحال میشوم کمک کنم!
 
     
    