جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

noncommissioned officer  |

درجه دار

معنی: 1 - دارای درجه و رتبه . 2 - مدرج ، دارای تقسیمات جزیی . 3 - فردی که دارای درجة نظامی است .
846 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
مختصات: ( ~.) [ ع - فا. ] (ص فا. اِمر.)
آواشناسی:
منبع: فرهنگ فارسی معین
معادل ابجد: 417
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
noncommissioned officer | graduate , grade
عربی
ضابط صف | ضابط بتصنيف
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "درجه دار" به‌عنوان یک ترکیب در زبان فارسی استفاده می‌شود و به معانی مختلفی بسته به زمینه می‌تواند اشاره داشته باشد. در اینجا به چند نکته مهم در مورد قواعد فارسی و نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره می‌شود:

1. نحوه نوشتار و املای کلمه:

  • "درجه دار" به‌صورت جدا نوشته می‌شود و به معنای داشتن درجه یا رتبه است. به‌عنوان مثال: "او یک معلم درجه دار است."

2. نقش کلمه در جمله:

  • این ترکیب می‌تواند به‌عنوان یک صفت در جملات به کار رود. مثلاً: "این کارمند درجه دار می‌تواند به سادگی تصمیمات مهمی بگیرد."

3. استفاده درست از پیشوند و پسوند:

  • "درجه" به معنی رتبه و "دار" به معنای داشتن است و این ترکیب به‌طور کلی به کسی که دارای درجه یا رتبه خاصی است اشاره می‌کند.

4. نکات نگارشی:

  • در متون رسمی، باید از ترکیب‌های درست استفاده کرد و از به‌کار‌بردن جملات نامشخص و بی‌معنی خودداری کرد تا معنای واضح و دقیقی به مخاطب منتقل شود.

5. عددی بودن:

  • گاهی اوقات، در برخی موارد خاص ممکن است از عدد برای مشخص کردن درجه استفاده شود، به‌عنوان مثال: "وی یک درجه دار ۲ است."

مثال:

  • "کارمند درجه دار باید نسبت به وظایف و مسئولیت‌های خود آگاه باشد."

این قواعد به شما کمک می‌کند تا به‌درستی از ترکیب "درجه دار" در نوشتار و مکالمه‌های خود استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. درجه‌دار جوانی که به تازگی به خدمت سربازی رفته بود، به خاطر دقت و مسئولیت‌پذیری‌اش مورد تحسین فرماندهانش قرار گرفت.
  2. در میدان نبرد، درجه‌دار با شجاعت در کنار سربازانش ایستاد و آن‌ها را به پیشروی تشویق کرد.
  3. تجربه و دانش درجه‌دار در مدیریت عملیات، باعث موفقیت بسیاری از مأموریت‌های نظامی شد.

واژگان مرتبط: افسر دون رتبه، افسر وظیفه، دیپلمه، درجهدار

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری