جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

tarry  |

درنگ کردن

معنی: 1 - کُندی کردن . 2 - دیر کردن .
3414 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
مختصات: ( ~. کَ دَ) (مص ل .)
آواشناسی:
منبع: فرهنگ فارسی معین
معادل ابجد: 548
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
tarry | demur , stick around , hesitate , let , linger , loiter , practice
عربی
تلكأ | تواني , بقي , قطراني , مقير , قاري
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه «درنگ کردن» به معنای توقف، مکث یا فکر کردن در مورد چیزی است و در زبان فارسی به عنوان یک جفت فعل به کار می‌رود. در زیر به برخی از قواعد فارسی و نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره می‌شود:

  1. نحوه استفاده:

    • «درنگ کردن» به صورت فعل ترکیبی است و معمولاً با فاعل و مفعول همراه می‌شود. به عنوان مثال:
      • او درنگ کرد تا به پاسخ درستی برسد.
      • به درنگ کردن در این مورد نیاز داریم.
  2. فعل بودن:

    • این کلمه به عنوان یک فعل می‌تواند در زمان‌های مختلف صرف شود:
      • در حال: در حال درنگ کردن است.
      • گذشته: درنگ کرد.
      • آینده: درنگ خواهد کرد.
  3. حالا و حال استمراری:

    • با استفاده از «در حال» می‌توان معنای استمرار را به جمله اضافه کرد:
      • او در حال درنگ کردن است.
  4. نکات نگارشی:

    • به طور کلی، در نگارش باید توجه داشت که کلمات و عبارات به درستی و به صورت واضح بیان شوند. استفاده از ویرگول برای جدا کردن جملات مرتبط می‌تواند به وضوح بیان کمک کند.
    • به مثال زیر توجه کنید:
      • وقتی او درنگ کرد، همه متوجه شدند که موضوع جدی است.
  5. استفاده از قیدها و توصیف‌ها:
    • برای توصیف نوع درنگ می‌توان از قیدهای مختلف استفاده کرد:
      • او با hesitation (تردید) درنگ کرد.

این نکات می‌توانند به شما در استفاده صحیح و مؤثر از کلمه «درنگ کردن» در جمله‌های مختلف کمک کنند.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. هنگام تصمیم‌گیری مهم، بهتر است قبل از اقدام، درنگ کردن و فکر کردن را فراموش نکنیم.
  2. او درنگ کردن در ارائه نظراتش را به عنوان نشانه‌ای از دقت و مسئولیت‌پذیری می‌داند.
  3. درنگ کردن در برخی مواقع می‌تواند به ما کمک کند تا از تصمیمات عجولانه و اشتباه جلوگیری کنیم.

واژگان مرتبط: تاخیر کردن، استثنا قائل شدن، کمرویی کردن، تقاضای درنگ یا مکی کردن، بانتظار چیزی بودن، تامل کردن، مردد بودن، بی میل بودن، بالکنت گفتن، پابپا کردن، اجازه دادن، گذاشتن، رها کردن، ول کردن، اجاره دادن، دم اخر را گذراندن، معطل شدن، منتظر ماندن، دیر رفتن، با تنبلی حرکت کردن، پابپاورکردن، دیر پاییدن

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری