دوام
licenseمعنی کلمه دوام
معنی واژه دوام
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | ابديت، ادامه، استمرار، ايستادگي، بقا، پافشاري، پايداري، تاب، ثبات، خلود، ديرپايي، ديرش، مقاومت | ||
انگلیسی | durability, permanence, life, persistence, strength, continuity, continuance, persistency, permanency, perpetuity, subsistence, abidance, perdurability, solidity, substance | ||
عربی | متانة، صمود، تحملية | ||
ترکی | dayanıklılık | ||
فرانسوی | durabilité | ||
آلمانی | haltbarkeit | ||
اسپانیایی | durabilidad | ||
ایتالیایی | durabilità | ||
مرتبط | ماندگاری، پایداری، پایایی، بقاء، دیرپایی، زندگی، عمر، حیات، جان، زیست، اصرار، پافشاری، مقاومت، سماجت، استحکام، قوت، توانایی، نیرو، زور، استمرار، پیوستگی، تسلسل، اتصال، ادامه، مداومت، تناوب بدون انقطاع، ابرام، ثبات، ترتیب همیشگی، قرار دائمي، ابد، جاودانی، امرار معاش، معاش، وسیله معیشت، اعاشه، گذران، رفتار بر طبق توافق، ایستادگی، ثبات قدم، استواری، جمود، سفتی، محکمی، ماده، جوهر، جسم، ذات، دو | ||
واژه | دوام | ||
معادل ابجد | 51 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | davām | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم مصدر) [عربی] | ||
مختصات | (دَ) [ ع . ] (اِمص .) | ||
آواشناسی | davAm | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی معین | ||
نمایش تصویر | معنی دوام | ||
پخش صوت |
1 - پایداری ، ثبات . 2 - استمرار، همیشگی .
ابديت، ادامه، استمرار، ايستادگي، بقا، پافشاري، پايداري، تاب، ثبات، خلود، ديرپايي، ديرش، مقاومت
durability, permanence, life, persistence, strength, continuity, continuance, persistency, permanency, perpetuity, subsistence, abidance, perdurability, solidity, substance
متانة، صمود، تحملية
dayanıklılık
durabilité
haltbarkeit
durabilidad
durabilità
ماندگاری، پایداری، پایایی، بقاء، دیرپایی، زندگی، عمر، حیات، جان، زیست، اصرار، پافشاری، مقاومت، سماجت، استحکام، قوت، توانایی، نیرو، زور، استمرار، پیوستگی، تسلسل، اتصال، ادامه، مداومت، تناوب بدون انقطاع، ابرام، ثبات، ترتیب همیشگی، قرار دائمي، ابد، جاودانی، امرار معاش، معاش، وسیله معیشت، اعاشه، گذران، رفتار بر طبق توافق، ایستادگی، ثبات قدم، استواری، جمود، سفتی، محکمی، ماده، جوهر، جسم، ذات، دو