جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
جسيم|هتامة , حرف , أداة , رقاقة , ذرة عنصر , قذى , الجسيمات
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "ذره" به معنای کوچکترین واحد ماده یا نقطهای بسیار ریز است و در زبان فارسی به اشکال مختلفی میتواند مورد استفاده قرار گیرد. در زیر به برخی از قواعد فارسی و نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میشود:
نحوه نوشتن: کلمه "ذره" به همین شکل نوشته میشود و باید بهدقت تلفظ شود. حرف "ذ" بهعنوان اولین حرف کلمه، بهصورت خاص در زبان فارسی وجود دارد.
حالت جمع: جمع "ذره" بهصورت "ذرّات" نوشته میشود. توجه داشته باشید که در جمع، حرف "ذ" و "ر" هر دو تکرار میشوند.
استعمال در متن: "ذره" معمولاً در متون علمی، فلسفی یا poetic به کار میرود و میتواند به عنوان یک اسم نکره (نامشخص) یا معرفه (مشخص) استفاده شود. مثلاً:
نکره: "یک ذره از خاک روی زمین."
معرفه: "ذرهای که او نشان داد بسیار کوچک بود."
نگارش صحیح: در نوشتن یا تایپ کلمه "ذره"، باید به استفاده صحیح از حرف "ذ" توجه کرد، زیرا در برخی از زبانها یا کیبوردها ممکن است به اشتباه "ز" یا "ظ" استفاده شود.
استفاده در عبارات و جملات: این کلمه میتواند در جملات مختلف به کار رود:
"حتی یک ذره تغییر میتواند تأثیر بزرگی داشته باشد."
"بینهایت کوچک است، مانند یک ذره گرد و غبار."
سایر معانی: "ذره" میتواند در محاورهها به معنای کمیت بسیار ناچیز به کار رود. مثلاً: "به اندازه یک ذره هم ناراحت نشوید."
با رعایت این قواعد میتوانید از کلمه "ذره" بهطور مؤثر و صحیح در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "ذره" در جملات آوردهام:
در هوا یک ذره گرد و غبار وجود دارد که موجب میشود نور خورشید به شکل زیبایی تابش کند.
او هیچ ذرهای از ترس در دلش نداشت و به سمت چالشها رفت.
برای کشف رازهای کیهان، دانشمندان ذرههای ریز و نادیدنی را مطالعه میکنند.
ذرههای آب روی برگهای درخت در صبح زود مانند مروارید درخشان به نظر میرسند.
حتی یک ذره محبت میتواند زندگی کسی را متحول کند.
اگر به مثالهای بیشتری نیاز دارید یا موضوع خاصی مد نظر دارید، لطفاً بفرمایید!
فرهنگ فارسی معین
واژگان مرتبط: خرده، ریزه، لفظ، حرف، تکه، مته، قطعه، لقمه، سرمته، اندک، هیچ، نقطه، لکه یا خال میوه، لک، خال، دانه، غله، حبوبات، جو، دان، ایوتا، حرف نهم الفبای یونانی، پاره، سرتکه پارچه، اندازه، کمیت، مقدار، پله، میزان، غبار، گرد و خاک، خاک، خاکه، تراب، اثر، جای پا، بقایا، نشان، ردیا، اس، ذره کوچک، رتبهء اول، ستاره یا قهرمان تیمهای بازی، کسر، شکستگی، شکاف، برخه، همزه، گلبول، گویچه، تنیزه، جسمک، فضله مگس، چیز جزئی و بی اهمیت، اسکلت انسان، اتم، کوتوله، مخروط ناقص، هرم ناقص، جزء بی نهایت کوچک، سکه نقره چهار پنسی، قراضه، دم قیچی، برش، هر چیز کوچک، چکه، قطره، جانور بسیار ریز، ادم کوتوله، سرمازدگی، زخم زبان، دردناک بودن، چیز، محظور اخلاقی، تردید، واحد سنجش چیز جزئی، بیم، پشیز، غاز
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر